مدرسه علمیه فاطمیه پاکدشت
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
چهارشنبه 95/06/24
باهم به ویژگیهای دهگانه درباره راز و رمز شاد زیستن از نگاه اندیشمندان میپردازیم:
1. نوع نگاه و نگرش به خویشتن
گام اوّل شاد زیستن، آن است که همیشه از خود به خوبی یاد کنیم و از واژهها و کلمات زیبا و دلپذیر در سخنان خویش استفاده نماییم. با نگاهی به موفقیّتهای گذشته و توانمندیهای امروزمان، زندگی را مطلوب و مورد علاقه خود بدانیم؛ تصویر جالب و دلنشین از خویشتن و پدیدههای اطراف موجب میشود که جهان به نظر ما دوست داشتنی و مورد علاقه قلبی گردد.
2. توجه به زمان حال
کلید شادی و خرسندی، متمرکز ساختن ذهن در لحظه حال است؛ پی بردن به این حقیقت که تمام دارایی ما این لحظه است و میزان آرامش ذهن و کارایی فردی ما براساس مقدار توانایی برای زیستن در زمان حال مشخص میشود.
3. تصمیم به شاد زیستن و نشاط داشتن
آن هنگام که به مشکلات و سختیها هجوم بریم، درمییابیم که تلخیها آنقدرها هم مصیبتبار نیستند. نگاه ما به ثمرات شیرین این تجارب تلخ، پیمودن راه را ساده و سهل میسازد به گونهای که گاه به استقبال حوادث میشتابیم و آنان را در آغوش خویش میفشریم! شوخی و خنده دردهای جسمانی ما را تسکین بخشیده و آشفتگی خاطری را که از تنهایی و اندوه نسبت به آینده فراهم آمده، دور میسازد.
4. اصلاح اندیشههای خود
به هر چیزی که فکر کنید به طرف آن کشیده میشویم، گرچه آنها افکار مطلوب ما نباشند؛ زیرا مسیر حرکت ذهن همیشه به سوی تفکرّات است نه در جهت گریز از آن. در این میان تفکر مثبت، سازنده است و صاحبان آن تنها به موارد مطلوب میاندیشند و در پی آن به سوی آن اهداف و دیدگاهها کشیده میشوند.
5. از دست ندادن اهداف و آرمانهای زندگی
هدف آن چیزی است که ما را همیشه در حرکت، تلاش و جوشش نگه میدارد و زندگی را همراه با نشاط و پویایی در آینه اندیشهمان ترسیم میسازد. انسانهای هدفمند همواره با امید و اطمینان نسبت به آینده، زندگی خویش را سپری میکنند و گاه در سختترین زمانها و مکانها ـ همانند ایام زندان و یا اسارت ـ با روحی سرشار از امید و عشق، لحظهای از آرمانهای خود دست برنداشته، راست قامت و استوار با وجود تمامی سنگلاخهای پیش رو حرکت میکنند.
6. استقبال از مشکلات
نومیدی و یأس آثار تخریب کنندهای به همراه دارد و راه دوری و مبارزه تمام عیار با آن، این است که از داستانهای انسانهای برجسته استفاده کرده، درس عبرت گیریم و از موانعی که میتواند مسدود کننده موفقیّت و کامیابی انسان شود، آگاه شویم.
7. نهراسیدن از اشتباهات
یکی از راههای شادمان بودن آن است که بدانیم ما از شکست های خود بسیار بیشتر از پیروزیهایمان درس میگیریم؛ زیرا وقتی بازنده میشویم به فکر و تأمّل و تجزیه و تحلیل و سازماندهی مجدد میپردازیم و طرحها و تاکتیکهای تازه بنا میکنیم، اما وقتی برنده میشویم، فقط جشن میگیریم، چیز تازهای یاد نمیگیریم و این خود دلیل دیگری برای گرامی داشتن اشتباهات است.
8. تعهد نسبت به مسئولیّتها
قبول هرگونه مسئولیت، نیازمند تعهد درباره چگونگی فعالیت و کسب موفقیت نسبت به آن خواهد بود. بیشک نخستین گام را باید ما خود، برداریم.
9. رو کردن به تلاش و کوشش
ما برای پیروزی و موفقیت و شادی و شادمانی نیاز به تلاش داریم؛ زیرا طبیعت آن را از ما «طلب» میکند. این ویژگیها، امتیاز و اشتیاق انسان برای یادگیری، خودآزمایی، آزمایش و تجربه است.
10. دوری از رؤیاها؛ توجه به حقایق زندگی
زندگی، فرایند ساختن است. آنچه امروز انجام میدهیم بر آنچه فردا خواهیم داشت، تأثیر میگذارد و نتیجه فردا ثمره تلاش امروز است.
محبوبه نصرتی زاده (استاد)
سه شنبه 95/06/23
خدایا چه بگویم، بگویم دلم گرفته، روسیاهم،منتظرم،ولی هنوز دلم را آب و جارو نکرد ه ام. اینها را چگونه بگویم وقتی که عمری زندگی کردم ونه خود را شناختم ونه هدف از زندگی را.
زندگی با خنده و شادی، گریه و غم عجین شده است .اگر بخواهیم زندگی را سخت بگیریم سخت میگذرد،اما زندگی سخت نیست.می توان به زندگی طور دیگر نگاه کرد،ممکن است در طول زندگی ما دل بشکند،گل بمیرد،باغ خزان شود، دوست برود، غم ها فزونی یابد،اینها همه هشدار به مااست.
زندگی را باید با تفسیرش دید. زندگی را باید معنا و به سوی خوبی ها هدایتش کرد.زندگی زیباست اگر زیبا بنگری. زیبایی زندگی در گرو پیروی از دینت است.انسان اگرهدف از خلقت خود را بداند، به وظایف خود آگاهی داشته باشد ، اطاعت از خدا و رسوا خدا و ائمه اطهار کند، زندگی را می شناسد و معنا و مفهوم هستی را درک میکند.
آیا خدا در حق ما کم گذاشته است؟ ایا ماحق بندگی را به جا اورده ایم؟
یکی از و ظایف ما شناخت امام زمان ما می باشد امامی که زنده و حی است. او را کامل میشناسی؟
میخواهی زندگی ات معناو مفهوم داشته باشد. می خواهی درد دلهایت محرم راز دار داشته باشد. میخواهی دعاهایت امین اجابت داشته باشد. به فکر یوسف دلریای زهرا باش. او امام زمان تو است نامش مهدیست.
برای امدنش دعا میکنی؟منتظرش هستی؟
شناخت مهدی به زندگی معنا وروح را جلا می دهد، او از خاندان اهل بیت است اخرین امام برحق زمین، همانند پدرانش کریم و مهربان است. اما او در غیبت است برای حفظ جان و مصالح دیگر.و باید دعاکنیم که بیاید یکی از وظایف ما همین است. در بین ما است خیلی ها با او در ارتباطند و او را دید ه اند.
تا به حال او را دیده ای؟ به او سلام کرده ای؟ جواب سلامت را شنیده ای؟
من او را ندیدم، جواب سلامش را نشنیدم. خوب میدانم چرا. با گناهانی که دارم روی ماه مهدی را نمیبینم، قلبش را شکستم،زمانی که نامه اعمال مرا خواند اشک از چشمان مبارکش سرازیر شد.
ولی او فرزند فاطمه هست ،از خاندان عصمت و طهارت هست،او کریم است و ببخشش لایق قلب مهربان او است. با تمام گناهان، با تمام رو سیاهی،پیش او باید رفت.گل نرگس زندگی مهدیست.
مهدی جان ببخش که مشکل نیامدنت من هستم، ببخش که سبب ریخته شدن اشکت من هستم، ببخش که نفس هایم لایق فریاد نام تو نیست، ببخش که قلبم منتظر واقعی تمنای تو نیست.
خودت فرمودی “برای تعجیل در فرج بسیار دعاکنید که همانا فرج شماست". بیا مهدی جان،من دعا میکنم.
خوانده ام اظهار محبت به تو قلب شیطان را به خشم می اورد.مهدی جان دوستت دارم و عاشقانه در انتظار امدن معشوق هستم. راه ظهورت را با گناهانم بسته ام اما قول میدهم که گناه نکنم، قول میدهم دعایت کنم و منتظرت باشم .با تو زندگی ام معنا میگیرد گل خوشبوی زندگی ام تو هستی. تمام افتخارم منتظر تو بودن است. حداقل کاری که میتوانم بکنم انتظار کشیدن هست.
به خدا دروغ نگفتم منتظرت هستم، قول میدهم در روز تولدت شهر را چراغانی کنم، قول میدهم تو را بهانه برای رسیدن به خواسته ای بی مورد دلم نکنم، قول میدهم هوس های دلم را بکُشم، و به بهانه تولدت گناه نکنم.
بیا مهدی جان زندگی ام نیاز به رنگ دارد خسته شدم از این همه بی رنگی،تنهایی، بی عدالتی،گناه و طغیان.
میترسم آتش عشقم خاموش ودلم آشفته حال شود. میترسم کوه گناه به سراغم بیاید. میترسم که بیایی و من نباشم میترسم بیایی و من در جبهه مخالفت باشم،ازتاریکی شب و سیاهی قبر میترسم. سرم را برمیگردانم به سوی تو مینگرم که خورشید زندگی من هستی من در بیابان امید سر میکنم تمام سعی خود را میکنم تا ابرهای تیره معاصی ام را کنا بزنم و قلب زنگار گرفته ام را با نور تو جلا دهم، جهان در انتظار امدنت لحظه شماری میکند زمین از این همه خونریزی به سطوح امده ودعامیکند ، اسمان دیگر نمیتواند این همه جنایت را ببیند و چشمانش را میبندد، دوستانت همه تنها و دشمنانت گستاخ شده اند. چشمان زیادی به سوی جاده سبز انتظار هست پس کی می آیی؟
تو گناهان مارا منگر، بدی مارا نبین، ما گناهکاریم اما تو بخشنده ای بدی ما را به خوبی خودت ببخش و بیا.
جهان در انتظار امدنت هست بیا تا زندگی زیبا شود.عشق مونس و همدم ما شود ،غم و جدایی و تنهایی به گوشه عزلت نشینی رود.
محبوبه نصرتی زاده ( استاد)
دوشنبه 95/06/22
ابراهیم با پذیرش حاکمیت و اطاعت از دستور پروردگارش سربلند شد، اسماعیل هم با پذیرش حاکمیت و اطاعت از دستور خداوند پیامبریش تضمین شد.
معصومیت های نا آگاهانه مان را به مسلخ و قربانگاه عامه الهی بریم و متعالی گردیم.
ان شاالله
عیدتون برکتمند باد.
محبوبه نصرتی زاده ( استاد)
یکشنبه 95/06/21
روز نهم ذيالحجه روز عرفه و از اعياد عظيمه است، هرچند به اسم عيد ناميده نشده و روزي است که حق تعالي بندگان خويش را به عبادت و طاعت خود خوانده و مؤيد جود و احسان خود را براي ايشان گسترانيده و شيطان در اين روز خوار و حقيرتر و راندهتر و در خشمناکترين اوقات خواهد بود.
روايت شده که حضرت امام زينالعابدين ـ عليهالسلام ـ شنيد در روز عرفه صداي سائلي را که از مردم سؤال مينمود. فرمود: واي بر تو. آيا از غير خدا سؤال ميکني در اين روز و حال آنکه اميد ميرود در اين روز براي بچّههاي در شکم آنکه فضل خدا شامل آنها شود و سعيد شوند و از براي اين روز اعمال چند است:
اول: غسل
دوّم: زيارت امام حسين ـ عليهالسلام ـ که مقابل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است و احاديث در کثرت فضيلت زيارت آن حضرت در اين روز متواتر است و اگر کسي توفيق يابد که در اين روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد، ثوابش کمتر از کسي که در عرفات باشد نيست، بلکه زياده و مقدّم است.
سوم: پس از نماز عصر، پيش از آنکه مشغول به خواندن دعاهاي عرفه شود دو رکعت نماز بجا آورد در زير آسمان و اعتراف و اقرار کند نزد حق تعالي به گناهان خود تا فايز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزيده شود پس مشغول شود به اعمال و ادعيه عرفه که از حُجَج طاهره ـ صلوات اللّه عليهم ـ روايت شده و آنها زياده از آن است که در اين مختصر ذکر شود.
شيخ کفعمي در مصباح فرموده: «مستحب است روزه روز عرفه براي کسي که ضعف پيدا نکند از دعا خواندن و مستحب است غسل پيش از زوال و زيارت امام حسين ـ عليهالسلام ـ در روز و شب عرفه و چون وقت زوال شد، زير آسمان رود و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نيکو به جاي آورد و چون فارغ شود دو رکعت نماز کند در رکعت اوّل بعد از حمد توحيد و در دوم پس از حمد قُل يا اَيهَا الْکافِروُنَ بخواند. پس از آن چهار رکعت نماز گزارد در هر رکعت پس از حمد توحيد پنجاه مرتبه بخواند.»
اين نماز همان نماز حضرت اميرالمؤمنين ـ عليهالسلام ـ است.
منبع: مفاتيح الجنان
محبوبه نصرتی زاده ( استاد)
یکشنبه 95/06/21
رسول الله صلى الله عليه و آله : مَن قامَ لَيلَتَيِ العيدَينِ مُحتَسِبا للّه ِِ ، لَم يَمُت قَلبُهُ يَومَ تَموتُ القُلوبُ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
هر كس دو شب عيد [ فطر و قربان] را به خاطر پاداش خدا به عبادت بپردازد ، در آن روز كه دل ها مى ميرند ، دل او نمى ميرد.
کتاب «مراقبات ماه رمضان» صفحه 465
الإمام الباقر عليه السلام : اُدعُ فِي العيدَينِ ويَومِ الجُمُعَةِ ، إذا تَهَيَّأتَ لِلخُروجِ بِهذَا الدُّعاءِ :
اللّهُمَّ مَن تَهَيَّأَ وتَعَبَّأَ وأعَدَّ وَاستَعَدَّ لِوِفادَةٍ إلى مَخلوقٍ رَجاءَ رِفدِهِ وطَلَبَ نائِلِهِ وجَوائِزِهِ وفَواضِلِهِ ونَوافِلِهِ ، فَإِلَيكَ يا سَيِّدي وِفادَتي وتَهيِئَتي وتَعبِئَتي وإعدادي وَاستِعدادي رَجاءَ رِفدِكَ وجَوائِزِكَ ونَوافِلِكَ ، فَلا تُخَيِّبِ اليَومَ رَجائي ، يا مَن لا يَخيبُ عَلَيهِ سائِلٌ ولا يَنقُصُهُ نائِلٌ ، فَإِنّي لَم آتِكَ اليَومَ بِعَمَلٍ صالِحٍ قَدَّمتُهُ ولا شَفاعَةِ مَخلوقٍ رَجَوتُهُ ، ولكِن أتَيتُكَ مُقِرّا بِالظُّلمِ وَالإِساءَةِ ، لا حُجَّةَ لي ولا عُذرَ ، فَأَسأَلُكَ يا رَبِّ ، أن تُعطِيَني مَسأَلَتي وتَقلِبَني بِرَغبَتي ، ولا تَرُدَّني مَجبوها ولا خائِبا ، يا عَظيمُ يا عَظيمُ يا عَظيمُ ، أرجوكَ لِلعَظيمِ ، أسأَلُكَ يا عَظيمُ أن تَغفِرَ لِيَ العَظيمَ ، لا إلهَ إلاّ أنتَ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَارزُقني خَيرَ هذَا اليَومِ الَّذي شَرَّفتَهُ وعَظَّمتَهُ ، وتَغسِلُني فيهِ مِن جَميعِ ذُنوبي وخَطايايَ ، وزِدني مِن فَضلِكَ إنَّكَ أنتَ الوَهّابُ .
امام باقر عليه السلام:
روز عيد فطر و عيد قربان و روز جمعه ، چون آماده بيرون رفتن شدى ، اين دعا را بخوان:
«خداوندا! هر كس كه آماده و مهيّا شود و به اميد عطا و بخشش و جايزه و احسانِ آفريده اى ، ساز و برگ رفتن به حضور او فراهم سازد ، پس ـ اى سرور من ـ باريابى و آمادگى و تهيّه ساز و برگ و آماده شدنِ من ، به درگاه توست و به اميد بخشش و جايزه ها و احسان هاى تو. پس امروز نااميدم مكن! اى آن كه هيچ نيازمندى از درگاهش محروم نمى شود و هيچ برخوردارى ، از او نمى كاهد! من امروز كار شايسته اى به درگاهت نياورده ام و به شفاعت آفريده اى هم اميد نبسته ام؛ ليكن با اعتراف به ستم و بدى ، به درگاهت آمده ام. نه دليلى دارم و نه عذرى.
پروردگارا! از تو مى خواهم كه خواسته ام را بدهى و مرا با درخواستى برآورده برگردانى و مرا نااميد و بى بهره بر نگردانى! اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ! براى خواسته بزرگ به تو اميدوارم. اى بزرگ! از تو مى خواهم كه گناه بزرگ مرا ببخشايى. معبودى جز تو نيست.
خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و نيكىِ امروز را كه شرافت و عظمتش بخشيده اى ، روزى ام كن و در اين روز ، مرا از همه گناهان و لغزش هايم بشوى و از احسان خود بر من بيفزاى! همانا تويى تو بسيار بخشنده».
کتاب «مراقبات ماه رمضان» صفحه 481
منتهى المطلب : رُوِيَ عَن عَلِيٍّ عليه السلام أنَّهُ خَرَجَ يَومَ العيدِ ، فَلَم يَزَل يُكَبِّرُ حَتَّى انتَهى إلَى الجَبّانَةِ .
منتهى المطلب: روايت شده است كه على عليه السلام روز عيد بيرون آمد. پيوسته تكبير گفت تا آن كه به محلّ برگزارى نماز در بيرون شهر [كوفه] رسيد.
کتاب «مراقبات ماه رمضان» صفحه485
محبوبه نصرتی زاده ( استاد)