مدرسه علمیه فاطمیه پاکدشت
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
یکشنبه 95/06/07
بیست و پنجم ماه ذی القعده روز دحوالارض است. دحوالارض را چنین معرفی می کنند “روزی که زمین از زیر کعبه کشیده و گسترانیده شد” .
گر چه این مطلب یعنی کشیده شدن و گسترانده شدن زمین در وحله اول عجیب به نظر میرسد اما تعریف واضح تر این موضوع این است که گفته شود :
پس از آنکه تمام سطح کره زمین به مدت طولانی در زیر آب فرو رفته و خداوند خواست تا آن را از زیر آب بیرون آورد که صحنه زندگی موجودات مهیا گردد ، اولین نقطه ای که از زیر آب سر بیرون آورد همان مکان مقدس کعبه و بیت الحرام بود . این واقعه نشان دهنده اهمیت این نقطه و مرکزیت آن برای همه عالمیان است .
در واقع دحوالارض روز شروع حیات بخشی خداوند به جهان خاکی است که توجه به آن در روایات و تعیین اعمال خاص همچون روزه ، عبادت ، دعا و غسل واهتمام به آن از سوی معصومین (ع) نشانگر عنایت حضرت حق به این روز با برکت است .
تعبیر به اینکه “در روز دحو الارض رحمت خدا منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز، اجر بسیار است” و امثال آن ، مومنین را بر انجام مستحبات مخصوص این روز ترغیب می نماید . درباره روزه این روز آمده است :
▪ روزه این روز همانند روزه هفتاد سال است .
▪ روزه این روز کفاره گناهان هفتاد سال است .
▪ برای روزه دار این روز هرکه و هرچه در میان آسمان و زمین است استغفار می کند و …
از دیگر اعمال این روز شریف دو رکعت نماز است که در آن حمد و پنج مرتبه سوره “والشمس” خوانده می شود و پس از نماز نیز دعایی است که در مفاتیح آمده است . و همچنین دعای “اللهم داحی الکعبه …” از دعاهای مخصوص این روز است .
روایت است که « امام رضا » علیه السلام فرموده اند: درشب بیست و پنجم ماه ذی القعده حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسی (ع)متولد شده اند. و نیز در این روز رسول خدا صلی الله علیه و آله ، به قصد حجهٔ الوداع از مدینه به همراه یکصد و چهار هزار یا یکصد و بیست و چهار هزار نفر از راه شجره به مکه عزیمت نمودند که حضرت فاطمه (ع ) و تمامی زوجات آن حضرت نیز ایشان را همراهی می کردند .
و نیز در روایتی است که در این روز قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام خواهد نمود .
محبوبه نصرتی زاده( استاد)
شنبه 95/06/06
رمز موفقیت آن است که وقتی دیگران در حال صحبت هستند صحبت آنها را قطع نکنید. به جای آن ساکت باشید، به دقت به سخنان دیگران توجه کنید. آرام و خونسرد باقی بمانید. سرانجام وقتی نوبت صحبت شما رسید، مردم به دقت به سخنان شما یعنی یک ناظر با ملاحظه توجه می کنند.
محبوبه نصرتی زاده ( استاد)
پنجشنبه 95/06/04
اگر کم انرژی هستید و علاقه ای به انجام کاری خاص ندارید به این دلیل است که اهداف ئ برنامه ندارید و خودتان را کمتر از چیزی که هستید می بینید.
در وجود تمام انسانها نیروهایی وجود دارد که اگر تلاش کنیم همه آنها را به کار گیریم به موفقیت های چشمگیری می رسیم.
راه حل:
توانایی هایتان را شناسایی کنید.
بر اساس توانایی هایی که دارید هدفی خاص تعیین کنید.
برنامه مشخصی تنظیم کنید و فقط روی نقاط قوت خود تمرکز کنید.
محبوبه نصرتی زاده (استاد)
چهارشنبه 95/06/03
هفته دولت، هفته اقتدار و پیروزى دولتى است که حمایت و پشتیبانى میلیونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است که هدفش اجراى حدود الهى و احکام آسمانى اسلام و ایجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنیت است. این هفته مبارک بر همه دولت مردانى که وجود خویش را وقف خدمت به اسلام و جامعه کرده اند، خجسته و فرخنده باد.
محبوبه نصرتی زاده ( استاد)
چهارشنبه 95/06/03
چند روز پس از فاجعه هشتم شهریور سال 60، مرحوم آیت الله ربانی املشی (دادستان کل کشور) در 18 شهریورماه عامل انفجار دفتر نخست وزیری را که به شهادت شهیدان رجایی و باهنر منجر شد، در یک پیام تلویزیونی معرفی کرد:
«عامل انفجار نخست وزیری شخصی به نام مسعود کشمیری، دبیر شورای امنیت بوده است. این شخص بمبی در کیف خود جاسازی کرده بود که به طور عادی و معمولی، بدون این که هیچ کس به او ظنین شود و هیچ کس هم کیف او را بازرسی و رسیدگی نمی کرده و… خیلی عادی بوده که کیفش را دست بگیرد و برود در جلسه شرکت کند و از آنجایی که منشی جلسه هم بوده، کنار مرحوم رجایی و شهید باهنر بنشیند؛ و این کار را کرده و کیف خود را هم کنار آن ها قرار داده و طوری تنظیم کرده بود که انفجار، اولین بار، این دو شخصیت بزرگ و ارزنده و عزیز را بگیرد… خود او هم رفتاری معمولی داشته است؛ گاهی بیرون می رفته، داخل می شده، با این و آن صحبت می کرده است؛ می رفته است چیزی از بیرون می آورده و گاهی چای می داده است. در بین یکی از این مواقعی که رفت و آمد می کرده است، به بیرون رفته و دیگر برنگشته؛ و در همان موقع این انفجار به وجود آمده و این عزیزان را از ما گرفت. و کشمیری فرار کرد و هم اکنون نیز متواری است و زنده است؛ مگر این که سازمان منافقین از آنجایی که ببیند او شاید وجودش برایشان مضر باشد. وی را از بین برده باشند.»
بعدها آشکار شد که مسعود کشمیری در اوایل انقلاب، از هواداران گروهک منافقین بوده است؛ البته بعدها موقعیت روشن تری در گروهک پیدا کرده و (به گفته یکی از دوستانش) دارای اسم رمز «مجیب» بوده است. برخی افراد بعد از انتشار خبر نقش وی در انفجار نخست وزیری، شهادت دادند که او را در راهپیمایی های منافقین پس از پیروزی انقلاب و یا دفتر گروهک دیده بوده اند. حتی فردی گزارش داد که وی را قبلا در دفتر مسعود رجوی دیده بود. بعد از انفجار دفتر نخست وزیری، از بازرسی از منزل مسعود در شهرستان کرج، مقادیر زیادی سلاح و مهمات و اسناد طبقه بندی شده کشف شد.
بر مبنای اطلاعات پراکنده ای که در مطبوعات و برخی کتب منتشر شده است، خانواده کشمیری که اصالتا از اهالی کرمانشاه بوده اند، دارای وضعیت فرهنگی و اخلاقی نامناسبی بوده اند. پدرش، سعید کشمیری، دارای سوء شهرت بود و در خانواده خود قیود اخلاقی را رعایت نمی کرد که پس از انقلاب به انگلستان رفت. برادر کشمیری نیز ساکن شهر منچستر انگلستان بود. برادر زن (و پسردایی) کشمیری به نام ابوالفضل دلنواز کاندیدای گروهک منافقین برای نمایندگی مجلس از اسلام آباد غرب بود. همسر کشمیری که دختر دایی اش بود به نام مینو دلنواز، هم زمان با انفجار نخست وزیری، توسط عوامل گروهک از محل سکونت خود به خانه تیمی انتقال داده شد و از طریق مرز زمینی عراق یا ترکیه به خارج از کشور گریخت. پدر مسعود بازنشسته شرکت نفت بود که در سال 1377 به علت سرطان در انگلیس فوت و دفن شد.
در کتاب خاطرات حجت الاسلام ری شهری اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در مورد کشمیری چنین آمده است: این انفجار توسط کشمیری یکی از نفوذی های منافقین (ابتدا) در کمیته اطلاعات اداره دوم ارتش انجام گرفت. این کمیته… مسؤولیت آن با آقای مهندس محمد رضوی (محمد کاظم پیرورضوی) بود، شماری از نیروهای معروف سیاسی و اطلاعات کنونی با این کمیته همکاری نزدیک داشتند. در این مجموعه که از نیروهای انقلاب تشکیل می شد، دست کم منافقین دو نفوذی داشتند: یکی همین شخص یعنی کشمیری و دیگر جواد قدیری، که بعد از انفجار نخست وزیری به خارج گریختند… آقای رضوی خیلی مورد اعتماد مرحوم شهید رجایی بود. اینجانب نیز تا آنجا که در رابطه با پرونده هایی که از آن کمیته به دادگاه (انقلاب ارتش) ارجاع می شد، با ایشان ارتباط داشتم، او را فرد صالح و متدینی می شناختم. اما اعتماد ایشان به عنصری مانند کشمیری خطرساز شد… آقای رضوی آن قدر به کشمیری اعتقاد داشت که حتی پس از انفجار نخست وزیری در پاسخ به سؤال تلفنی اینجانب در این باره می گفت: «من هنوز باور نکرده ام که کشمیری در این جریان نقش داشته باشد…» کشمیری ماموریت خود را برای خیانتکاران منافق چنان ماهرانه انجام داد که در شورای امنیت شرکت می کرد و معروف بود که گاه آقای رجایی پشت سر او (که مقید به نماز اول وقت بود!) نماز می خواند!
یکی از کسانی که مدتی با کشمیری همکار بوده است نقل کرده که وی به شدت متظاهر به آداب و اخلاق اسلامی بود و بسیاری اوقات هم وانمود می کرد که روزه است. به یکی از دوستان اداری خود گفته بود چرا می گویی جمعه ها می روم کوه؟ بگو می روم نماز جمعه. من خودم جمعه ها در منزل سیم تلفن را می کشم تا اگر کسی از همکاران یا مسؤولان اداری زنگ زد، تصور کند که من در نماز جمعه هستم. یا این که مثلا در جیب خود دو عدد خودکار می گذاشت و تظاهر می کرد یکی از آن ها شخصی و دیگری اداری است و نمی خواست برای امور شخصی از خودکار بیت المال استفاده کند. همکاران او در کمیته اداره دوم و نخست وزیری تأکید می کردند که وی به اصطلاح خیلی جانماز آب می کشید و در ظاهر خود را بسیار مذهبی و معتقد نشان می داد. تاکنون هیچ خبری از مرگ کشمیری گزارش نشده است. کشمیری هنوز زنده است. آخرین باری که در انظار عمومی ظاهر شد، در مراسم ختم پدرش در لندن در سال 1377 بود. بعد از آن هم گزارش هایی در دست است که او را همراه مریم قجر در اردن دیده اند. او مرتکب جرم بسیار بزرگی شده است که احتمالا تا آخر عمرش هم همچنان محتاج گروهک منافقین خواهد ماند.
علت نامگذاری هفته دولت چیست؟
دولت شهید رجائی، نخستین دولت مکتبی بود که پس از حاکمیّت لیبرالها در کشور، عهده دار امور مملکت گردید و در آن دوره ی بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب صادقانه اعمال کرد تا آنجا که جان خویش را بر سر آن نهادند.
پس از عزل بنی صدر، دشمنان انقلاب، سعی در براندازی حکومت اسلامی با از میان بردن مسؤولین نظام کردند و فاجعه جانگداز هفتم تیر 1360، که منجر به شهادت شهید مظلوم بهشتی و 72 تن از یاران امام و انقلاب گردید، ثمره ی تصمیم شیطانی استکبار جهانی و دشمنان انقلاب بود. گرچه عکس العمل سریع، قاطع و انقلابی رهبر کبیر انقلاب و ملّت بزرگ ایران هرگونه ابتکار عمل را از آن ها سلب نمود ولی کار به زعم دشمنان هنوز به اتمام نرسیده بود و طرح نابودی مسؤولین طراز اوّل مملکت در رأس فعالیتهای آن ها قرار داشت. بدین ترتیب واقعه هشتم شهریور در همان سال به وقوع پیوست و رئیس جمهور محبوب محمدعلی رجائی و نخست وزیر متفکّر و دانشمندش حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد باهنر در انفجار دفتر نخست وزیری به درجه ی رفیع شهادت نائل آمدند.
کد خبر: ۴۳۰۵۹۸تاریخ انتشار: ۰۸ شهريور ۱۳۹۳ ” به گزارش تسنیم”
محبوبه نصرتی زاده ( استاد)