چرا به حافظ لسان الغیب گفته می شود؟

روزی که حافظ از دنیا می رود برخی مردم کوچه و بازار به فتوای مفتی شهر شیراز به خیابان می ریزند و مانع دفن جسد شاعر در مصلای شهر می شوند، به این دلیل که او شراب خوار و بی دین بوده و نباید در این محل دفن شود.

فرهیختگان و اندیشمندان شهر با این کار به مخالفت بر می خیزند. بعد از بگو مگو و جر و بحث زیاد، یک نفر از آن میان پیشنهاد می دهد که کتاب او را بیاورند و از آن فال بگیرند هر چه آمد بدان عمل نمایند.

کتاب شعر را دست کودکی می دهند و او آن را باز می کند و این غزل نمایان می شود:

” عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن دِروَد عاقبت کار که کشت

همه کس طالب یارند چه هشیار چه مست همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت”

همه از این شعر حیرت زده می شوند و سرها را بریز می افکنند. بالاخره دفن پیکر حافظ انجام می شود و از آن زمان حافظ ” لسان الغیب” نامیده شد.

محبوبه نصرتی زاده ( استاد)

  • نظر از: ❀✿Taranoum✿❀
    1395/06/16 @ 04:11:55 ب.ظ

    ❀✿Taranoum✿❀ [عضو] 

    سلام
    عالی بود

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.