پیامک تبریک ماه مبارک رمضان

 

رمضان آمد و روان بگذشت / بود ماهی به یک زمان بگذشت

شب قدری به عارفان بنمود / این معانی از آن بیان بگذشت  . . .

.

.

.

مارا به دعا کاش نسازند فراموش

رندان سحرخیز که صاحب نفسانند . . .

فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بر شما مبارک

.

.

.

حلول ماه مبارک رمضان ، بهار قرآن ، ماه عبادتهای عاشقانه

نیایشهای عارفانه و بندگی خالصانه را به شما تبریک عرض میکنم . . .

التماس دعا

.

.

.

روزه ، تمرین کلاس زندگی / درس ایثار و خلوص و بندگی

روزه ، زنجیر هوا گسستن است / دیو و بت های درون بشکستن است  . . .

فرا رسیدن ماه رمضان بر شما مبارک

.

.

.

روزه یعنی نفس خود پاک کن / قلب ابلیس درونت چاک کن

راه پرواز است سوی آسمان / ماه گردیدن بسان عاشقان

التماس دعا

.

.

.

السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه

در ماه پر خیر و برکت رمضان برایتان قبولی طاعات و عبادات را آرزومندم . . .

التماس دعا

.

.

.

ماه در خودنگری و خودکاوشی / لب فرو بستن ، نگفتن ، خاموشی

درک مسکین از دل و جان کردن است / زندگی همچون فقیران کردن است . . .

.

.

.

ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد / عشق و طرب و باده، به وقت ‏سحر افتاد

افطار به مى کرد برم پیر خرابات / گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد

با باده، وضو گیر که در مذهب رندان / در حضرت حق این عملت ‏بارور افتاد

.

.

.

هرچه داریم از خداست و هرچه توان داریم برای خدا باید خرج کنیم.

با ادب خاص خود وارد این مهمانی بی مانند بشویم . . .

ماه رمضان بر شما مبارک

.

.

.

روزه هنگام سوال است و دعا / پر زدن با بال همت تا خدا

شهر یکرنگی و بی آلایشی / ماه تقصیر و گنه فرسایشی

عاشقان معشوق خود پیدا کنند / تا سحر در گوش او نجوا کنند

درد خود گویند با درمان خویش / با طبیب و یا انیس جان خویش . . .

.

.

.

ماه رمضان، ماه مفروش کردن قدوم شب قدر با اشکهای شوق

برای درک «زیباترین لحظهء حیات انسانی» است . . .

.

.

.

شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن

(ماه مبارک رمضان، ماه دوری از گناهان، ماه بندگی مبارکتان باد.)

.

.

.

به عاصیان وعده ی رحمت رسید

ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده

برایتان آرزومندم . . .

.

آمد رمضان هست دعا را اثری

دارد دل من شور و نوای دگری

ما بنده عاصی و گنهکار توییم

ای داور بخشنده بما کن نظری

.

.

.

ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت

کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت

آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز

باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت

.

.

حکمت روزه داشتـن بگـذار / باز هم گفته و شنیده شود

صبرت آمــوزد و تسلط نفـس / و ز تو شیطان تو رمیده شود . . .

.

.

.

رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا / مستعد سفـــر شهر خدا کرد مرا

از گلستان کرم طرفه نسیـمی بوزید / که سراپای پر از عطر و صفا کرد مرا

 

 

ویژگی ها و آداب ماه مبارک رمضان

 

 

محمد آصف عطايي

فضايل كلي ماه رمضان
در بين ماه هاي سال قمري، ماه مبارك رمضان، از قداست و جايگاه ويژه اي برخوردار است چنانكه در دعاي مخصوص آن مي خوانيم: «… و هذا شهر عظمته و كرمته و شرفته و فضلته علي الشهور…»؛ (اقبال الاعمال/24) «و رمضان، ماهي است كه او را عظمت و كرامت و شرافت، و فضيلت دادي، نسبت به ماه هاي ديگر.»

رسول خدا(ص) مي فرمايد: «اگر كسي در اين ماه، يك آيه از قرآن، تلاوت كند، ثوابش مثل كسي است كه در غير ماه رمضان، يك بار قرآن را ختم كرده باشد.»(امالي صدوق/93) از امام صادق(ع) نيز نقل شده است: «هركس در ماه رمضان، صدقه اي بدهد خداوند هفتاد نوع، بلا را از او دور مي كند.» (بحار/ 93/316)

حضرت علي(ع) از پيامبر خاتم(ص) نقل مي فرمايد: «هيچ مؤمني نيست كه ماه رمضان را، به حساب خدا، روزه بگيرد، مگر آن كه خداي تبارك و تعالي، هفت خصلت را براي او لازم گرداند، هرچه حرام در پيكرش باشد محو و ذوب گرداند. به رحمت خداي عزوجل نزديك مي شود. (با روزه خويش) خطاي پدرش حضرت آدم را مي پوشاند. خداوند لحظات جان دادن را، براي او، آسان كند. از گرسنگي و تشنگي روز قيامت در امان است. خداي عزوجل از خوراكي هاي لذيذ بهشتي او را نصيب دهد. و بالاخره خداي عزوجل، برائت و بيزاري از آتش دوزخ را به او عطا فرمايد. (پرسش كننده در اين حديث مفصل، عالم يهودي بود) كه عرض كرد راست گفتي اي محمد.» (من لايحضر صدوق/2/74)

ماه مبارك رمضان علاوه بر اين كه ماه عبوديت و بندگي، و ماه غفران و رحمت الهي است، از جهات ديگر نيز حائز اهميت است:

1) ماه نزول قرآن
اولين ويژگي و امتياز ماه مبارك رمضان، نزول قرآن كريم بر قلب نازنين پيامبر خدا(ص) براي نجات و هدايت انسان ها در اين ماه پربركت است چنانكه خداي سبحان مي فرمايد: «ماه رمضان، ماهي است كه قرآن به عنوان راهنمايي مردم و نشانه هاي هدايت و فرق ميان حق و باطل در آن، نازل شده است.» (بقره/185) در آيه ديگر مي فرمايد: «ما قرآن را در شب مبارك فرو فرستاديم.»(دخان/2)

2) شب قدر و تعيين سرنوشت
دومين ويژگي كه باعث فضيلت ماه مبارك رمضان شده است، قرارگرفتن شب قدر و تعيين سرنوشت، در اين ماه نوراني است. چنانكه در سوره قدر مي خوانيم: «ما آن ]قرآن[ را، در شب قدر، نازل كرديم. و تو، چه مي داني شب قدر چيست؟ شب قدر ]در مقام و مرتبه[ از هزار ماه، بهتر و بالاتر است. ظاهراً مراد از قدر، تقدير و تعيين و اندازه گيري است، خداي تعالي در آن شب، حوادث يكسال ]از آن شب تا شب قدر سال آينده[ را تقدير مي نمايد، زنگي و مرگ، رزق ، سعادت و شقاوت و چيزهايي از اين قبيل را مقدر مي سازد. (تفسير الميزان ذيل آيه)

امام باقر (ع) در جواب سؤال از معناي آيه «انا انزلناه في ليله مباركه » مي فرمايد: «شب قدر كه همه ساله در ماه رمضان در دهه آخرش، تجديد مي شود، شبي است كه قرآن، جز در آن شب، نازل نشده، و آن شبي است كه خداي تعالي درباره اش فرموده: «فيها يفرق كل امر حكيم» در آن شب، هر حادثه اي كه بايد در طول آن سال، واقع گردد، تقدير مي شود، چه خير و چه شر، چه طاعت و چه معصيت، و چه فرزندي كه قرار است متولد شود، و يا اجلي كه بناست فرا رسد، و يا رزقي كه قرار است (تنگ و يا وسيع) برسد، پس آنچه در اين شب، مقدر شود، و قضايش رانده شود، قضايي حتمي است، ولي در عين حال، مشيت خداي تعالي در آنها محفوظ است.» (كافي /4/751)

منظور امام از اين كه فرمود: «ولي در عين حال مشيت خداي تعالي در آن ها محفوظ است» اين است كه قدرت خداوند هميشه مطلق است، او هر زمان، هر كاري را بخواهد در توانش هست، هر چند قبلا خلاف آن را حتمي كرده باشد، و خلاصه حتمي كردن يك امر، قدرت مطلقه خداوند را مقيد نمي كند، او مي تواند قضاي حتمي خود را نقض نمايد هر چند كه هيچ وقت چنين كاري را نمي كند.

حضرت موسي (ع) در مناجات با خداي سبحان، مي فرمايد: «خداوندا! مي خواهم به تو نزديك شوم، فرمود: قرب من، براي كسي است كه شب قدر، بيدار شود. گفت: خداوندا! رحمتت را مي خواهم، فرمود: رحمتم براي كسي است كه در شب قدر به مسكينان رحمت كند. گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تومي خواهم، فرمود: جواز صراط براي كسي است كه در شب قدر، صدقه اي بدهد. گفت: خداوندا! از درختان بهشت و از ميوه هايش مي خواهم، فرمود: آن ها براي كسي است كه در شب قدر، تسبيح كند. گفت: خداوندا! رهايي از جهنم را مي خواهم، فرمود: رهايي از جهنم براي كسي است كه در شب قدر،استغفاركند. گفت: خداوندا! خشنودي تو را مي خواهم، فرمود: خشنودي من براي كسي است كه درشب قدر، دو ركعت نماز بگذارد.» (مستدرك الوسائل نوري 7/754)

3) نزول ملائكه و روح
سومين ويژگي ماه مبارك رمضان، نزول ملائكه و روح درشب قدر و ماه مبارك رمضان است.
«فرشتگان و روح درآن شب به اذن پروردگارشان براي ]تقدير[ هركاري نازل مي شوند، شبي است پر از سلامت ] و بركت ورحمت[ تا طلوع صبح.» (قدر 4و5)
ابن عباس از رسول خدا (ص) روايات كرده است كه فرمود:«وقتي شب قدر مي شود، ملائكه اي كه ساكن درسدره المنتهي هستند و جبرئيل، يكي از ايشان است، نازل مي شوند، درحالي كه جبرئيل به اتفاق ساير سكان نامبرده، پرچم هايي را، به همراه دارند، يك پرچم، بالاي قبر من، و يكي بربالاي بيت المقدس، و پرچمي درمسجد الحرام و پرچمي برطورسينا، نصب مي كنند، و هيچ مؤمن و مؤمنه اي در اين نقاط نمي ماند مگر آن كه جبرئيل به او سلام مي كند، مگر كسي كه دائم الخمر و يا معتاد به خوردن گوشت خوك و يا زعفران ماليدن به بدن خود باشد.» (تأويل الآيات الظاهره، استرآبادي، ص 790)

4-ميهماني و ضيافت الهي
نزول قرآن، وقوع شب قدر، نزول ملائكه و روح، تقدير سرنوشت و… هركدام مائده هاي آسماني و غذاهاي معنوي است و سبب شده ماه مبارك رمضان، به عنوان ماه ضيافت و ميهماني الهي، نامگذاري شود، لذا پيامبر اكرم(ص) در آستانه ماه مبارك رمضان، اين گونه مي فرمايد:«اي مردم! ماه با بركت و رحمت و آمرزش، به شما روي آورده است، اين ماه، نزد خدا بهترين ماه است و روزهايش، بهترين روزها و شب هايش، بهترين شب ها، و ساعاتش بهترين ساعات. دراين ماه، شما به ميهماني خدا، دعوت شده ايد و در زمزه بهره مندان از كرامت خداوند، قرارگرفته ايد. دراين ماه نفس هاي شما، تسبيح خداست، و خواب شما، عبادت است و اعمال شما، پذيرفته، و دعايتان به اجابت مي رسد….»(المصباح كفعمي/ص 336)

امام صادق (ع) نيز به فرزندانش اين گونه سفارش مي نمايد:«جان هاي خود را به تلاش و كوشش واداريد؛ زيرا در اين ماه، روزي ها قسمت و اجل ها نوشته مي شود و در آن، نام ميهمانان خدا كه بر او، وارد مي شوند، نوشته مي گردد و درآن، شبي است كه عبادت در آن، از عبادت هزار ماه بهتر است.» (بحار/93/573)

با توجه به بيانات پيامبر (ص)، ماه مبارك رمضان ماه ضيافت و ميهماني است، در اين ضيافت پرشكوه و بي نظير، صاحب خانه و ميزبان، پروردگار جهان و ميهمانان، بندگان فقير و محتاج خداي سبحان، هستند و غذاهاي لذت بخش اين سفره رنگين و منحصر به فرد مائده هاي آسماني: روزه داري وچشم پوشي از لذائذ دنيوي، تلاوت قرآن، احياء و شب زنده داري، دعا و نيايش، طلب غفران و رحمت الهي و… است و ثمره اي كه انتظار مي رود از اين ميهماني پرشكوه و بي سابقه، عايد حال ميهمانان شود، تقواي الهي است چنانكه خدا سبحان مي فرمايد:
«اي افرادي كه ايمان آورده ايد، روزه بر شما نوشته شد، آن چنان كه بر كساني كه قبل از شما بود، نوشته شده بود، باشد كه پرهيزگار شويد.»(بقره/381)

آداب حضور در ضيافت الهي
در زندگي دنيا اگر روزي، انسان به ميهماني، دعوت شود، دعوت شدگان با توجه به مقام و موقعيت صاحب خانه و ميزبان و با درنظر داشتن ميهمانان ديگر، خود را براي شركت در ميهماني، آماده مي كنند، اگر صاحب خانه و ميزبان، شخصيت معتبر اجتماعي داشته باشد، ميهمانان با وقار، هيئت و هيبت خاصي، وارد مجلس شده و در طول جلسه و جريان ميهماني نيز باتوجه به شخصيت ميزبان و بزرگان ديگري كه در جلسه حضور دارند، در نشست و برخاست، غذا خوردن و صحبت كردن، دقت به خرج مي دهند تا با حركات اضافي، صحبت هاي بي مورد و… باعث مضحكه ديگران قرار نگيرند.

حال سؤال اين است كه در ضيافت و ميهماني بي سابقه، مجلل و پر شكوه ماه مبارك رمضان، ميهمانان، با چه شرايطي وارد اين بزم الهي شوند و چه ويژگي هايي را بايد رعايت كنند تا بتوانند استفاده و لذت كافي برده، نتيجه مورد انتظار را به دست آوردند؟

در جملات و كلماتي كه از حضرت رسول(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده است، ويژگي ميهمانان الهي، بيان شده است كه به چند مورد آن، اشاره مي شود:

پيامبر(ص) خطاب به جابر مي فرمايد: «اي جابر! در ماه رمضان، هر كسي، روز آن را روزه بدارد و جزئي از شبش را به عبادت بپردازد، و شكم و شرمگاه خويش را، پاك نگه دارد، و زبانش را حفظ كند، همان طوري كه از اين ماه، خارج مي شود از گناهان خويش خارج مي شود. جابر عرض كرد: اي رسول خدا! اين حديث، چه زيباست! رسول خدا فرمود: و رعايت شروط آن، چه سخت است!» (كافي/4/78)

در حديث ديگري مي خوانيم: «رسول خدا(ص) مطلع شد زني با زبان روزه، به خدمتكار خود، دشنام داده است، رسول خدا(ص) او را دعوت كرد و غذائي پيش او گذاشت، آن زن گفت: من روزه هستم. رسول خدا(ص) فرمود: چگونه روزه هستي كه كنيزت را دشنام مي دهي؟ روزه فقط خودداري از خوردن و آشاميدن نيست، بلكه خداوند آن را علاوه بر اين دو، مانع كارها و سخنان زشت كه روزه را بي اثر مي كند، قرار داده است، وه كه چه اندك هستند روزه داران و چه بسيارند كساني كه گرسنگي مي كشند.» (همان/78) در جاي ديگر مي فرمايد: «خداي عزوجل مي فرمايد: «كسي كه جوارح و اندام خود را از حرام هاي من، روزه ندارد؛ چه حاجت كه به خاطر من از خوردن و آشاميدن خودداري ورزد.» (الفردوس/5/242) حضرت زهرا(س) مي فرمايد: «اگر روزه دار، زبان و گوش و چشم و اعضا و جوارح خود را، نگه ندارد، روزه به چه كار او مي آيد.» (مستدرك الوسائل7/663)

از امام صادق(ع) نقل شده است: «هرگاه روزه گرفتي، گوش و چشمت را از حرام، روزه بدار و همه اعضا و اندامت را از زشتي و پرگويي و اذيت كردن خدمتكارت باز دار. بايد وقار روزه در تو باشد، تا مي تواني، خاموش باش، مگر از ذكر خدا، و روزي كه روزه داري با روزي كه روزه نداري، يكسان نباشد، از خنديدن با صداي بلند، دوري كن؛ زيرا خداوند اين كارها را دشمن داند.» (بحار/93/292) در جاي ديگر مي فرمايد: «هرگاه روزه گرفتي، بايد گوش و چشم و مو و پوستت نيز روزه داشته باشد. آن حضرت اعضاي ديگري را نيز برشمرد و فرمود: روزي كه روزه داري با روزي كه روزه نداري، يكسان نباشد.» (كافي/4/78)

امام سجاد(ع) در دعاي خود، هنگام حلول ماه مبارك رمضان، اين گونه مناجات مي كند: «به وسيله روزه اين ماه، ياريمان ده؛ تا اندام خود را، از معاصي تو، نگه داريم و آن ها را به اعمالي واداريم كه خشنودي تو را فراهم مي آورد، تا با گوش هايمان، سخنان بيهوده نشنويم و با چشمانمان به ديدن چيزهاي لهو نشتابيم و دستانمان را به سوي حرام، نگشاييم و با پاهايمان به سوي آنچه منع شده، ره نسپاريم و با شكم هايمان، جز آنچه را، تو حلال كرده اي، در خود جاي ندهيم و زبان هايمان، جز به آنچه، تو خبر داده اي و بيان فرموده اي، گويا نشود، و رنج نكشيم، جز براي آنچه به پاداش تو، نزديك مي كند و به جا نياوريم، مگر چيزي را كه از كيفر تو، نگه مي دارد.» (صحيفه سجاديه/دعاي 44)
آنچه از مجموع احاديث و روايات به دست مي آيد، اين است كه انسان روزه دار براي بهره مند شدن از غفران و رحمت خداوند و استفاده بهتر از ضيافت الهي، علاوه بر خودداري و امساك از خوردن و آشاميدن و دوري از اموري كه روزه را باطل مي كند، امور ديگري را نيز بايد رعايت نمايد، تا بتواند در زمره روزه داران واقعي قرار گيرد؛ چشم، گوش، زبان، دست و پا و ساير اعضاي خود را از ارتكاب به گناه حفظ كند و در چارچوب موازين شرعي، از نعمت هاي بزرگ خدا استفاده كند.

جاي تأسف خواهد بود كه انسان در روزهاي گرم و نسبتا بلند تابستان، از خوردن، آشاميدن و اموري كه روزه را باطل مي نمايد خودداري كند ولي با چشم چراني، نگاه كردن به مناظر شهوت انگيز، رعايت نكردن حجاب و پوشش اسلامي، دروغ، تهمت، غيبت، گوش دادن به موسيقي، آزار و اذيت ديگران، عدم صداقت در معاملات، برخورد ناشايست با ارباب رجوع، بي انضباطي و اخلال در نظم عمومي و… آثار ارزشمند عبادت و روزه داري را به كلي، نابود سازد، و يا به حد اقل رساند و مشمول كلام پيامبر(ص) شود كه مي فرمايد: «بسا روزه داري كه بهره اش از روزه، گرسنگي و تشنگي است و بسا شب زنده داري كه بهره او از عبادت شبانه اي فقط بي خوابي است.»(امالي طوسي/661)

 

برخی آداب اجتماعی در اسلام

 

 

چکيده

تحقيق حاضر با ارائه تعريف آداب اجتماعي به معناي «مجموعه آدابي که نحوه تعامل صحيح و سالم با ديگران را از طريق ارتباطات دروني يا جوانحي و ارتباطات بيروني يا جوارحي رهنمون مي شوند» به بررسي پيرامون برخي آداب اجتماعي در اسلام همّت گمارده.

در اين راستا بنا به ضرورت و اهميت ارائه تصويري صحيح از آداب اجتماعي در اسلام و آگاهي و   توجّه دادن همگان بدين آداب جهت منع از ورود فرهنگ و آداب نادرست يا بي اساس بيگانه به صحنه اعمال و رفتار و افکار اشخاص و تشويق به رعايت آداب اسلامي در روابط اجتماعي به غور در آيات و روايات در اين باره اقدام نموده، پس از مفهوم شناسي واژگان ادب، اخلاق و اجتماع و بيان تعريفي از ترکيب آداب اجتماعي، جهت بيان اهميت آداب اجتماعي به بيان توجّه خاص اسلام به اجتماع و تأثير آداب اجتماعي در ايجاد مدينه فاضله و حفظ اجتماع انساني- اخلاقي پرداخته است.

همچنين در پي اثبات وجود آداب باطني (جوانحي) علاوه بر آداب ظاهري (جوارحي) ضمن ارائه تقسيمات گوناگون از ادب به ادب ظاهر و باطن اشاره و با اخذ ادب به معناي عامّ آن که شامل جنبه ظاهر و باطن توأماً باشد، در تقسيم ديگر ادب به فردي و اجتماعي به اخذ مقسم اجتماعي اذعان نموده تا در نهايت آداب اجتماعي را به دو قسم آداب جوانحي و جوارحي تقسيم نمايد.

در ادامه بحث جهت بررسي برخي آداب جوانحي در روابط اجتماعي پس از تعريف آداب جوانحي به «اموري که درون آدمي بايستي بدانها مؤدّب گردد و به عبارتي اخلاقيات» به دليل پرهيز از تطويل کلام و جنبه فرعي و ثانوي داشتن آداب جوانحي در مباحث آداب اجتماعي به بررسي دو مورد مهم و مبتلا به از موارد فراوان آداب جوانحي که عبارت از حسن ظن و صداقت، آثار رعايت و عواقب ترک آنها باشد پرداخته است.

«رعايت تحيّات مقرون معاشرت، خوشگويي، نفع رساني و نزاهت از ناپاکي هاي گفتاري» عناويني هستند که آداب گفتاري بدان ها پرداخته است و هر يک شامل مصاديق فراوان ديگر      مي باشند.

پس از بيان آداب گفتاري، «توجّه به سخنان گوينده، پرهيز از بي توجّهي به سخنان گوينده، شنيدن سخن نيک، پرهيز از سخنان زشت و ناروا و پرهيز از بي اجازه گوش دادن» به عنوان آداب شنيداري معرّفي گرديده اند.

«رعايت ادب ديده و التزام به ديدارهاي سفارش شده در اسلام» عمده مسائل مربوط به آداب ديداري شمرده شده اند.

و نيز در قسمت بعد به،« رفتار بر اساس رضا و قرب الهي، رعايت اصول اخلاقي و خدمتگزاري» به عنوان اصول کلي آداب رفتاري اشاره شده.

تحقيق در انتهاي سير خود پس از توجّه دادن به برخي از مهم ترين آداب اجتماعي و شناساندن آنها به همگان، بدين نتيجه منتهي گشته که در اسلام، ضمن آن که براي تمام روابط اجتماعي آدابي  پيش بيني و تدارک شده، همه آداب در جهتي تدوين و تنظيم گشته اند که بيشترين خير و سعادت را عائد فرد و جامعه نموده، از هر گونه لغو و بيهودگي به دور و براي هر زمان قابل اجرا و داراي تازگي باشند.

چنان که امروزه علوم جديد جامعه شناسي و روان شناسي اجتماعي به نتايجي دست مي يابند که قرنها پيش اسلام آنها را با زبان آيات و روايات و يا سيره عملي بزرگان دين به جامعه انساني اهدا نموده است.

همچنين با توجّه به تقسيم آداب اجتماعي به جوانحي و جوارحي نتيجه ديگري حاصل گرديده وآن، اين که: ادب اجتماعي در اسلام عبارت از «حسن خلق» يعني پاکيزگي باطن از رذايل و مذمومات است؛ تا در نتيجه آن، حسن خلق ظاهري در اعمال و رفتار اجتماعي انسان، ظهور و بروز نمايد و از اين طريق مراودات و معاشرات زيبا و سالم انساني صورت گيرد.

واژگان کليدي تحقيق:

آداب اجتماعي، آداب جوانحي، آداب جوارحي، حسن ظن، صداقت، آداب گفتاري، آداب شنيداري، آداب ديداري، آداب رفتاري.

فاطمه کاشانی نژاد راد

 

اسلام و اوقات فراغت


مريم رفعت‏جاه



A0698180.jpg


در دین اسلام تمایل به تفریح یکی از خواهشهای طبیعی بشر دانسته و (برای عامه مردم) مباح شمرده می‏شود. پیامبر اسلام به اصحاب و یاران خود می‏گوید:« به تفریح و بازی بپردازید؛ زیرا من دوست ندارم در دین شما سخت گیری دیده شود» (میزان الحکمه،ج 4: 2804 به نقل از حرم پناهی، 1381: 81).
اما مسلمان باتقوا عمر را لطفی از طرف خدا می داند، بنابراین در تمام لحظات عمر، اعمال و رفتار خود( از جمله کار، استراحت، عبادت، تفریح و …) را در مسیر رشد و شکوفایی و کسب رضایت و قرب الهی قرار می‏دهد. از دیدگاه اسلام عمر و  فرصت حیات نعمتی خداوندی است . قرآن کل هستی و تمام جزییات آن را هدفمند و قانونمند می داند و در آیات بسیاری به اهمیت وقت و زمان اشاره شده است: « آیا بر انسان، روزگارانی نگذشت که چیزی در خور گفتن نبود؟»( سوره انسان، آیه 1).
از طرف دیگر اسلام دین اعتدال نامیده شده و از آن جا که اسلام در همه زمینه ها توصیه به اعتدال می‏کند از این رو افراط در تفریح و سرگرمی‏خواهی را نیز ناپسند و مذموم می‏داند. لذا در آموزه های اسلامی، اوقات فراغت به عنوان بخشی از زمان زندگی و عمر انسان، دارای ارزش و اهمیت است و نباید تماما به تفریح سپری گردد و باید برای آن برنامه ریزی شود. برنامه ای که هم موجب رضایت و خشنودی باشد و هم موجد کمال و شکوفایی گردد.
علی (ع) در توضیح آیه قرآنی « در آنچه خدایت ارزانی داشته سرای آخرت را بجوی و بهره خویش را از دنیا فراموش مکن» (سوره قصص، آیه 77) می‏ گوید: « تندرستی، نیرو، آسایش خاطر و جوانی و نشاط را فراموش مکن و با استفاده از این پنج خصلت آخرت را بجوی» (تندنویس، 1383: 13). بر اساس این تفسیر، انسان مسلمان باید هم به جسم و ابعاد جسمانی( کسب سلامت، نشاط، آسایش خاطر و نیرومندی) بپردازد و هم به ابعاد روحانی و معنوی(عبادت، خدمت به خلق) توجه داشته باشد.
در بیشتر ادیان زمانی جهت فراغت در نظر گرفته شده است. در دین یهود و در مسیحیت «یوم السبت»(روز شنبه) و در اسلام روز جمعه برای فراغت از کار و پرداختن به استراحت، تفریح و سایر فعالیت‏های دلخواه در نظر گرفته شده است. گذشته از این اسلام برای روزهای عادی نیز برنامه مشخصی دارد؛ هشت ساعت کار، هشت ساعت فعالیت‏های فراغتی وغیرکاری( و از جمله عبادت) و هشت ساعت خواب.
علی (ع) عبادت و مناجات‏های شبانه را برای اولیای خدا مایه تفریح و آسایش می‏داند و انفعال در فراغت را مستعد ایجاد آسیب‏های گوناگون ( و تمایل به خواسته‏های شیطانی) می‏شمارد.
در نتیجه می‏توان اظهار کرد که در اسلام صرف اوقات فراغت به صورتی توام با انفعال، بی‏برنامگی و بیکاری، مذموم دانسته شده اما استراحت دادن جسم وتفریح و ورزش امری مباح شمرده می‏شود و در نهایت آنچه در اوقات فراغت مستحب و پسندیده دانسته شده فعالیت‏های هدفمند و برنامه‏دار است.
مساله مهم دیگر تناظر فراغت با سطح شناخت و نوع اعتقاد انسان است.آن چه برای مردم عادی فراغت و متضمن خشنودی است چه بسا برای اولیای الهی ناروا و مذموم باشد. اساسا سلیقه آدم‏ها نیز برحسب میزان شناخت و نوع و سطح اعتقادات‏شان فرق می‏کند. هرچه انسان سطح بالاتری از رشد و تعالی را پشت سر گذاشته باشد فعالیت‏های هدفمند و برنامه‏دار و طلب کمال جسمی و روحی نیز در او بیشتر شده و آنچه باعث رضایت و خشنودی او می‏شود با سطح شناخت او تناظر دارد.
احادیث و آیات مربوط به فراغت
در احادیث و روایاتی که از پیامبر اسلام و ائمه نقل شده به اهمیت وقت و عمر انسان و دقت در صرف آن تاکید زیادی شده است. توصیه موکد این روایات آن است که عمر انسان در خدمت به خلق خدا و در آبادانی دنیا و آخرت صرف شود و این مهم مستلزم سلامت، نشاط، نیرو وآسودگی انسان از تنش‏های جسمی و روانی است.
امام سجاد (ع) می‏گوید: « خداوندا اگر برای ما فراغتی از کارهای دنیا مقدر فرموده ای پس آن را فرصتی همراه با سلامتی قرارده که در آن، رنجی حاصل نشود و ملالتی به وجود نیاید، تا این که فرشتگانی که به ثبت گناهان مأمورند با صحیفه‏ای خالی از گناه از پیش ما بروند و فرشتگان مأمور به نیکی ها، خوشحال از اعمالی که از ما نوشته اند، از نزد ما برگردند (صحیفه سجادیه دعای 11 به نقل از سبحانی نیا، 1381:  54)».
همچنین علی (ع)در خصوص فراغت اولیاء خدا می گوید: «شب زنده داری با یاد خدا فرصتی است برای افراد سعادتمند و تفریح و آسایشی است برای اولیای خدا ( غررالحکم، ح 5642، به نقل از سبحانی نیا، 1381:  54)».
از نظر امام علی این نوع فراغت فراغتی گوارا است اما در فراغت توأم با بیکاری ممکن است خواسته های شیطانی پدید آید. « همراه با بیکاری ، تمایل به خواسته های شیطانی حاصل می شود غررالحکم، ح 9743 به نقل از سبحانی نیا، 1381:  54 )».
همچنین در روایات ائمه و آیات قرآن مکررا به ارزش و اهمیت وقت در زندگی انسان اشاره شده و فراغت نیز قسمتی از عمر با ارزش انسانها شمرده شده است. رسول اکرم می فرماید: « شب و روز دو مرکب راهوارند، پس برای رسیدن به آخرت از آنها بهره بگیرید(الجامع الصغیر، ج2: 475 به نقل از سبحانی نیا، 1381:  54).
از بهترین اعمال در زمان فراغت بندگی خداوند است. در قرآن کریم آمده است: « پس چون فراغت یافتی، به طاعت در کوش و با اشتیاق به سوی پروردگارت روی آر.» (سوره انشراح، آیات 7و8).
از اعمال دیگری که انجام دادنش در زمان فراغت توصیه شده تفکر و به ویژه تفکر درباره آخرت و حسابرسی نفس است. امام علی (ع) می گوید: « چقدر شایسته است که انسان در ساعاتی از زندگی خود از مشغولیت‏های زندگی چشم بپوشد و به حساب نفس خود برسد و در آنچه که در روز و شب خود به دست آورده و یا از کف داده اندیشه کند» (غررالحکم، ح 9684 به نقل از سبحانی نیا،1381: 56).
سیر وسفر   یکی از توصیه های دیگر قرآن برای گذران اوقات فراغت است. سیر و سفر و گردش در زمین برای آشنایی با وضع گذشتگان، عوامل انحطاط جوامع و سقوط تمدن ها است و نتیجه آن دل‏هایی آگاه و بیدار و گوش‏هایی شنواست: « آیا مردم در زمین گردش نکرده اند تا دلهایی داشته باشند که با آن بیندیشند یا گوش هایی که با آنها بشنوند» (سوره حج، آیه 46( .
بنابراین،در این دیدگاه پیداکردن دل بیدار و تقویت روحی، بدون مسافرت به آسانی امکان پذیر نیست و سفر زمینه بلوغ فکری را به وجود می آورد.گذشته از این با سیر و سفر انسان بینش تازه ای پیدا می کند و مسائل را در افق روشن تری می‏بیند.
امام رضا (ع) درباره سفر و سیاحت چنین می‏گوید: « به گردش و سیاحت بپردازید؛ زیرا هرگاه آب جاری شود، مطبوع و دلنشین می گردد و هرگاه در یک جا متوقف شود به آلودگی می‏گراید.» (حرم پناهی،1381: 82).
مطابق قرآن اگر مسافرت به منظور سیاحت یا «سیرو فی الارض» و  مهاجرت «هاجرو فی سبیل الله» باشد، این سفر راهی است برای خودسازی بشر و اثرات سودمند به خصوص برای سلامت نفس دارد(پورعباس،1382).
ورزش از دیگر اموری است که توصیه شده در اوقات فراغت به آن پرداخته شود.   اسلام، ورزش را عامل حفظ نشاط و سلامتی بدن و توجه به  سلامتی بدن را وظیفه اولیه هر مسلمانی می داند و به اندزه روح به جسم نیز اهمیت می دهد؛ تا حدی که علم «ابدان» را هم ردیف با علم «ادیان » برمی شمرد. (بحارالانوار،ج1: 220 به نقل ازحرم پناهی،1381: 83).
امام سوم شیعیان حسین (ع) می‏ گوید:«درتمامی عمر برای سلامتی وحفظ تندرستی خود بکوشید(تحف العقول:239 به نقل از حرم‏پناهی،1381:83).
در اسلام انواع بازی‏ها و ورزش‏ها( به‏ویژه دو، تیراندازی، اسب سواری، کوهنوردی وشنا) هم به  عنوان تفریح و تامین سلامتی جسمانی و هم جهت آمادگی برای مبارزات احتمالی توصیه شده است.





با این خوراکی به جنگ كبدچرب بروید!


با این خوراکی به جنگ كبدچرب بروید!

در حال حاضر درمان خاصی برای بیماری كبدچرب وجود ندارد اما دانشمندان معتقدند مصرف پروتئین سویا می‌تواند علاوه بر پیشگیری از بروز بیماری كبدچرب آن


 

با سویا به جنگ كبدچرب بروید

 

پروتئین سویا می‌تواند به طور چشمگیری تجمع چربی و تری‌گلیسیرید را در كبد افراد چاق كاهش دهد. محققان دانشگاه ایلینوید نشان داده‌اند مصرف پروتئین سویا می‌تواند در درمان بیماری كبدچرب موثر واقع شود. 

براساس این گزارش، كبدچرب بیماری شایعی در افراد چاق، دارای فشارخون بالا و افراد مبتلا به دیابت است. این گزارش می‌افزاید: «در حال حاضر درمان خاصی برای بیماری كبدچرب وجود ندارد اما دانشمندان معتقدند مصرف پروتئین سویا می‌تواند علاوه بر پیشگیری از بروز بیماری كبدچرب آن را درمان کند. گفتنی است تجمع بافت چربی در كبد باعث اختلال عملكرد كبد می‌شود.

 
مداحی های محرم