مدرسه علمیه فاطمیه پاکدشت
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
دوشنبه 92/04/31
طبع می خواهد که وصف زینب کبری کند
لیک قطره کی تواند صحبت از دریا کند
توسن طبعم در اینجا پای در گل مانده است
مرغ بی پر چون سفر بر عرصه عنقا کند
نطق گویا عاجز است از شرح و ذکر وصف او
کی تواند خامه مدح آن ملک سیما کند
جد پاکش مصطفی، باب کبارش مرتضی ست
مادرش زهرا که مدحش ایزد یکتا کند
چون حسین و چون حسن دارد برادر، هر یکی
ناز بر موسی بن عمران، فخر بر عیسا کند
دختر زهرا که در حجب و حیا و عصمتش
نقش مادر را به خوبی در جهان ایفا کند
در شهامت بود وارث بر علی مرتضی
همت والای او تفسیر کرمنا کند
در شجاعت چون حسین و در صبوری چون حسن
در عبادت پیروی از مادرش زهرا کند
در دریای عفاف و گوهر گنج حیاست
عفتش یاد از حیای مریم عذرا کند
کیست چون زینب که با یک جلوه از نور رخش
رخنه ها در قلب موسی در دل سینا کند؟
کیست چون زینب که در راه رواج دین حق
مو به مو برنامه دین خدا اجرا کند؟
کیست چون زینب کسی کو در ره دین خدا
در جهان دار و ندار خویشتن اهدا کند؟
کیست چون زینب کسی کو با اسیری خودش
خون پاک کشتگان کربلا احیا کند؟
کیست چون زینب که با تدبیر مظلومانه اش
دشمن پست و زبون را تا ابد رسوا کند؟
کیست چون زینب کسی کو در میان دشمنان
چون علی مرتضی در نطق خود غوغا کند؟
کیست چون زینب که او با یک کلام آتشین
تنگ و تاریک، این جهان در دیده اعدا کند؟
کیست چون زینب که در بزم یزید بی حیا
خطبه ای غرا بخواند محشری برپا کند؟
کیست چون زینب کسی کو در دیار کربلا
ناله جانسوز او تاثیر در دلها کند؟
گه به بالین علی اکبر رود در قتلگاه
گه برای تسلیت رو جانب لیلا کند
گاه در آغوش گیرد اصغر لب تشنه را
تا بخوابد آب را در خواب خود رویا کند
گاه دلداری دهد بر مادران سوگوار
گاه دلجویی ز آل و عترت طاها کند
گاه آید بر سر نعش برادر از خیم
از ته دل ناله و فریاد و واویلا کند
گاه هم گیرد ز دست دختران بی پناه
از خیام سوخته رو جانب صحرا کند
دختر شیرخدا و بی گمان خود، شیر بود
کس ندیده شیر را کز روبهان، پروا کند
در جهان املاء دین را کرده انشاء مو به مو
کیست چون زینب که این املاء را انشا کند؟
پیروی باید کند از دخت زهرا و علی
هر که می خواهد که راه دین حق، پیدا کند
روز محشر گر به شکوه لب گشاید بی گمان
محشری دیگر به پا در محشر کبرا کند
دشمنانش در سقر سوزند در نار غضب
دوستانش را مقر در سایه طوبا کند
ای رسولی غم مدار از گیر و دار روز حشر
دختر زهرا اگر از راه لطف، ایما کند
دوشنبه 92/04/31
کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ اَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ…»
«درخت پاکی که ریشه آن در زمین و شاخههایش در آسمان است…».
عشق، از نهانخانه دل، پای بیرون مینهد و از محاسبات و فرضیات خاکی و زمینی عقل، پاپس میکشد. از بامِ شدنها و ناشدنها اوج میگیرد و فارغبال، در آسمان معنا سیر میکند؛ آنک تویی که از عرش، بر فرش میتابی.
عشق در این عروج روحانی، دیدگانی را مفتون قدرت سیر و صعودش میکند که تا حال، با اشاره انگشت به ماه، نوک انگشت را میدیدند؛ نه خود ماه را زینب! تو چکاوک آشیان گزیده عرشی، نام تو را رسول، از آسمان آورده است. نامت، محفوظ در لوح آسمانهاست. منادی عرش، نام «زینب» را زمزمه میکند.
تو را با عقل و عشقم دوست دارم
ای فرشته لحظه های تنهایی حسین علیهالسلام ! میخواهم از تو بنگارم. تو را ندیدهام؛ ولی انگار میبینم. صدایت را نشنیدهام؛ انگار میشنوم!
من، صدای دلکش خطابه زینب را از جایی میشنوم که پای مفلوجِ معادلات تهی از قدرت عشق، کوتاه است و از پیمانه خلوتنشینان بی هنرِ لایعقل، در آنجا خبری نیست؛ چراکه آن عقلِ معادلهای، برای اثبات ادله خویش نیز در بند آزمون و خطاست و آن عشقِ تُهی لایعقل، مثال فردی کور است؛ گاه پس میرود و گاه پیش؛ نه میرسد، نه میرسانَد!
بر آستان جانان… مویی سپید کن
مپندارید این دختر حوریوش آسمانی مقام، در لابهلای چرخ دندههای زنگاربسته عقل منهای عشق، که گره خورده و بیتحرک، در متن صفحات قطور تاریخ خفه مانده اند، یافت میشود، یا در جام رندان مست، که با زلف پریشان در کوچه های عشق منهای عقل لاف میزنند و سر و موی میکنند، رُخ مینماید!
از زینب، تاریخ تولدی و تاریخ شهادتی دانستن، در این یکی، غزلی از گل و در آن یکی، جامه مشکین کردن و هِق هِق زدن چه کار آسانی است و چه شناختِ بیرنجی!
رها کنید زینب را با این سادهانگاریها!
این دختر، از تبار علی علیهالسلام است؛ یا در شناختش زحمتی بِکِش، سر و مویی سپید کن که سر و موی کَنْدَن هنر نیست؛ یا رحمتی کن و از مرکب معرفتش فرود آ و راه خویش گیر!
یا زینب کبری! ما اهالی شهر چهارده ستارهایم.
هرچه دشمن قسم خورده تو از دیرباز خواست عشق تو و اهل بیتت را از قلب عاشقانت بیرون کند نشد . حال با حتک حرمت حرم باشکوهت این عشق را فزون تر و محکم می کند . پس دوباره در این روزهای نورانی همه باهم می گوییم ((السلام علیک یا زینب کبری))
چهارشنبه 92/03/08
زهرا فولادی طلبه پایه چهارم
در میان نخل ها
با علی بودن نبوت کامل است هر کجا حق است علی را شامل است
در میان نخل ها آن حق پرست مشک آب را می برد بر روی دست
بند مشک آب را بر روی دوش پینه بسته دوش او اما خموش
بانگ مظلومانه را آن مهربان می شنید آن رازها با گوش جان
سجده شکرش به هر روز و به شب سوی او بود حرف حق جاری به لب
صدر ایوان شرف دل را علی است باب توصیف ولی حق منجلی است
در شجاعت بی مثال آن هاشمی سرو قامت تاج سر بر عالمی
پرچم اسلام و ایمان مرتضی است نور ایمان در وجود چون مصطفی است
در قضاوت حیدر کرار اوست دامن علمش جهان را همچو اوست
در امامت حاکم مطلق علی است سیره پا جهان را پرجلی است
چون به محراب شهادت شد فراز گفت یا رب رستگارم در نماز
چهارشنبه 92/03/08
پروانه پناهی
امروز روزی است که دنیای اسلام بیدار شده است و مسلمانان در سرتاسر عالم ،احساس عزت و سربلندی می کنند. آن روز که مسلمانان در هر نقطه عالم از ابراز مسلمانی خود خجالت می کشیدند،گذشت . امروز مسلمانان به مسلمانی خود افتخار می کنند ،و این به خاطر قدرت و عظمت انقلابی است که با دست توانای رهبر بزرگ و عظیم الشان ما با فداکاری و ایثار اعجاب انگیز ملت بزرگ ایران در نقطه ی حساس عالم به وقوع پیوست و دنیا را مبهوت کرد .
این در حالی است که بسیاری از صاحبنظران درپدیده جنبش های اسلامی معاصر،معتقدند که انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیت های موثر در جوامع عربی اسلامی بوده است .
خرداد ماه نمایش عشق به میهن ،ایثار در در راه اسلام ،حمایت از ولایت و آگاهی بخشی و بیداری است . ماهی که بزرگترین قیام انقلاب ،قیام خونین پانزدهم خرداد را در دلخود جای داده و به همگان نشان داده که تنها با وحدت و حمایت از رهبر اسلامی است که می توان در مقابل استبداد و استکبار جهانی پیروز شد.
ماه خرداد که روز سوم آن مصادف است با فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس ،روز چهاردهم آن با انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبری کشور ایران و پانزدهم آن با قیام خونین و کفن پوش مردم مصادف است ،بیانگر بیداری اسلامی است که رهبر توانمند آن ،حضرت امام خمینی ره بوده و با عزت و عظمت و اقتدار به راهنمایی مردم بیدار شده پرداختند . امید است ما جوانام به راهی که شهدای عزیز با ایثار و فداکاری برای ما هموار کردند پایبند باشیم و این بیداری اسلامی را که در خاورمیانه در حال افزایش است به رهبری امام خامنه ای پیش برده و به حکومت ولی عصر مسلمین حضرت مهدی عج متصل نماییم .
چهارشنبه 92/02/18
بار دیگر دست وهابیت افراطیگرا و دشمن اسلام و قرآن از آستین تروریست های سوری درآمد و با نبش قبر حجربن عدی از صحابی رسول خدا و یار باوفای حضرت علی )علیه السلام) ،که بسیار مورد احترام آن بزرگوار و حضرت امیر (علیه السلام) بودند، قلوب همه مسلمانان جهان را جریحهدار نمود.
جامعه حوزوی این جنایت وقیح را که بر خلاف همه کنوانسیون های بینالمللی و توهین و تجاوزی آشکار به مقدسات دینی و اسلامی مسلمانان جهان است محکوم نموده و از مجامع علمی و بینالمللی قاطعانه میخواهد که نفرت و انزجار خود را از این اقدام جنایت کارانه و غیرانسانی اعلام نمایند.زیرا همان گونه که میدانیم نبش قبر در اسلام حرام است و هیچ مذهب و آیینی نبش قبر مسلمانان را جایز ندانسته و بلکه آنرا حرام دانسته است و لذا دشمنان اسلام با این اقدام دردمنشانه به تمامی مقدسات اسلامی توهین کردند که به زودی از این عمل خود پشیمان خواهند شد.
مسئله دیگر این که :تروریست ها باید بدانند هرچقدر که این توطئه ها علیه اسلام و رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه وآله) افزایش پیدا کند علاقه مندی و گرایش مردم جهان به دین اسلام بیشتر افزایش پیدا می کند، لذا تکرار چنین صحنه های دلخراش نه تنها باعث پیروزی آنها نشده بلکه باعث شکست پیاپی دشمنان اسلام خواهد شد.