السلام علیک یاسلیلة الزهراء


کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ اَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ…»
«درخت پاکی که ریشه آن در زمین و شاخه‏هایش در آسمان است…».
عشق، از نهان‏خانه دل، پای بیرون می‏نهد و از محاسبات و فرضیات خاکی و زمینی عقل، پاپس می‏کشد. از بامِ شدن‏ها و ناشدن‏ها اوج می‏گیرد و فارغ‏بال، در آسمان معنا سیر می‏کند؛ آنک تویی که از عرش، بر فرش می‏تابی.


عشق در این عروج روحانی، دیدگانی را مفتون قدرت سیر و صعودش می‏کند که تا حال، با اشاره انگشت به ماه، نوک انگشت را می‏دیدند؛ نه خود ماه را زینب! تو چکاوک آشیان گزیده عرشی، نام تو را رسول، از آسمان آورده است. نامت، محفوظ در لوح آسمان‏هاست. منادی عرش، نام «زینب» را زمزمه می‏کند.


تو را با عقل و عشقم دوست دارم
ای فرشته لحظه ‏های تنهایی حسین علیه‏السلام ! می‏خواهم از تو بنگارم. تو را ندیده‏ام؛ ولی انگار می‏بینم. صدایت را نشنیده‏ام؛ انگار می‏شنوم!
من، صدای دلکش خطابه زینب را از جایی می‏شنوم که پای مفلوجِ معادلات تهی از قدرت عشق، کوتاه است و از پیمانه خلوت‏نشینان بی‏ هنرِ لایعقل، در آنجا خبری نیست؛ چراکه آن عقلِ معادله‏ای، برای اثبات ادله خویش نیز در بند آزمون و خطاست و آن عشقِ تُهی لایعقل، مثال فردی کور است؛ گاه پس می‏رود و گاه پیش؛ نه می‏رسد، نه می‏رسانَد!


بر آستان جانان… مویی سپید کن
مپندارید این دختر حوری‏وش آسمانی مقام، در لابه‏لای چرخ دنده‏های زنگاربسته عقل منهای عشق، که گره ‏خورده و بی‏تحرک، در متن صفحات قطور تاریخ خفه مانده ‏اند، یافت می‏شود، یا در جام رندان مست، که با زلف پریشان در کوچه‏ های عشق منهای عقل لاف می‏زنند و سر و موی می‏کنند، رُخ می‏نماید!


از زینب، تاریخ تولدی و تاریخ شهادتی دانستن، در این یکی، غزلی از گل و در آن یکی، جامه مشکین کردن و هِق هِق زدن چه ‏کار آسانی است و چه شناختِ بی‏رنجی!
رها کنید زینب را با این ساده‏انگاری‏ها!


این دختر، از تبار علی علیه‏السلام است؛ یا در شناختش زحمتی بِکِش، سر و مویی سپید کن که سر و موی کَنْدَن هنر نیست؛ یا رحمتی کن و از مرکب معرفتش فرود آ و راه خویش گیر!
یا زینب کبری! ما اهالی شهر چهارده ستاره‏ایم.

هرچه دشمن قسم خورده تو از دیرباز خواست عشق تو و اهل بیتت را از قلب عاشقانت بیرون کند نشد . حال با حتک حرمت حرم باشکوهت این عشق را فزون تر و محکم می کند . پس دوباره در این روزهای نورانی همه باهم می گوییم ((السلام علیک یا زینب کبری))

  • معین فر
    نظر از: معین فر
    1392/05/20 @ 04:12:45 ب.ظ

    معین فر [بازدید کننده]

    باسلام وخسته نباشید.مطلب بسیارجالبی بود.لذت بردم.موفق باشید.

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.