موضوع: "بدون موضوع"

چه کسی توان این کار را دارد؟

پیامبر خدا (ص) :
بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد.
عرض شد:
چه کسی توان این کار را دارد؟
حضرت فرمود:
برداشتن چیزهایی آسیب رسان از سر راه، صدقه است؛ نشان دادن راه به دیگری، صدقه است؛ عیادت از بیمار، صدقه است؛ امر به معروف، صدقه است، نهی از منکر صدقه است و جواب سلام را دادن، صدقه لست.
بحارالانوار:4/50/75
منتخب میزان الحکمت:318.

محبوبه نصرتی زاده ( استاد)

راز شاد زیستن

باهم به ویژگیهای ده­گانه درباره راز و رمز شاد زیستن از نگاه اندیشمندان می­پردازیم:

1. نوع نگاه و نگرش به خویشتن

   گام اوّل شاد زیستن، آن است که همیشه از خود به خوبی یاد کنیم و از واژه­ها و کلمات زیبا و دلپذیر در سخنان خویش استفاده نماییم. با نگاهی به موفقیّتهای گذشته و توانمندیهای امروزمان، زندگی را مطلوب و مورد علاقه خود بدانیم؛ تصویر جالب و دلنشین از خویشتن و پدیده­های اطراف موجب می­شود که جهان به نظر ما دوست داشتنی و مورد علاقه قلبی گردد.

2. توجه به زمان حال

  کلید شادی و خرسندی، متمرکز ساختن ذهن در لحظه حال است؛ پی بردن به این حقیقت که تمام دارایی ما این لحظه است و میزان آرامش ذهن و کارایی فردی ما براساس مقدار توانایی برای زیستن در زمان حال مشخص می­شود.

3. تصمیم به شاد زیستن و نشاط داشتن

   آن هنگام که به مشکلات و سختیها هجوم بریم، درمی­یابیم که تلخیها آن­قدرها هم مصیبت­بار نیستند. نگاه ما به ثمرات شیرین این تجارب تلخ، پیمودن راه را ساده و سهل می­سازد به گونه­ای که گاه به استقبال حوادث می­شتابیم و آنان را در آغوش خویش می­فشریم! شوخی و خنده دردهای جسمانی ما را تسکین بخشیده و آشفتگی خاطری را که از تنهایی و اندوه نسبت به آینده فراهم آمده، دور می­سازد.

4. اصلاح اندیشه­های خود

   به هر چیزی که فکر کنید به طرف آن کشیده می­شویم، گرچه آنها افکار مطلوب ما نباشند؛ زیرا مسیر حرکت ذهن همیشه به سوی تفکرّات است نه در جهت گریز از آن. در این میان تفکر مثبت، سازنده است و صاحبان آن تنها به موارد مطلوب می­اندیشند و در پی آن به سوی آن اهداف و دیدگاهها کشیده می­شوند.

5. از دست ندادن اهداف و آرمانهای زندگی

   هدف آن چیزی است که ما را همیشه در حرکت، تلاش و جوشش نگه می­دارد و زندگی را همراه با نشاط و پویایی در آینه اندیشه­مان ترسیم می­سازد. انسانهای هدفمند همواره با امید و اطمینان نسبت به آینده، زندگی خویش را سپری می­کنند و گاه در سخت­ترین زمانها و مکانها ـ همانند ایام زندان و یا اسارت ـ با روحی سرشار از امید و عشق، لحظه­ای از آرمانهای خود دست برنداشته، راست قامت و استوار با وجود تمامی سنگلاخهای پیش رو حرکت می­کنند.

6. استقبال از مشکلات

   نومیدی و یأس آثار تخریب کننده­ای به همراه دارد و راه دوری و مبارزه تمام عیار با آن، این است که از داستانهای انسانهای برجسته استفاده کرده، درس عبرت گیریم و از موانعی که می­تواند مسدود کننده موفقیّت و کامیابی انسان شود، آگاه شویم.

7. نهراسیدن از اشتباهات

   یکی از راههای شادمان بودن آن است که بدانیم ما از شکست های خود بسیار بیشتر از پیروزیهایمان درس می­گیریم؛ زیرا وقتی بازنده می­شویم به فکر و تأمّل و تجزیه و تحلیل و سازماندهی مجدد می­پردازیم و طرحها و تاکتیکهای تازه بنا می­کنیم، اما وقتی برنده می­شویم، فقط جشن می­گیریم، چیز تازه­ای یاد نمی­گیریم و این خود دلیل دیگری برای گرامی داشتن اشتباهات است.

8. تعهد نسبت به مسئولیّتها

   قبول هرگونه مسئولیت، نیازمند تعهد درباره چگونگی فعالیت و کسب موفقیت نسبت به آن خواهد بود. بی­شک نخستین گام را باید ما خود، برداریم.

9. رو کردن به تلاش و کوشش

   ما برای پیروزی و موفقیت و شادی و شادمانی نیاز به تلاش داریم؛ زیرا طبیعت آن را از ما «طلب» می­کند. این ویژگیها، امتیاز و اشتیاق انسان برای یادگیری، خودآزمایی، آزمایش و تجربه است.

10. دوری از رؤیاها؛ توجه به حقایق زندگی

   زندگی، فرایند ساختن است. آنچه امروز انجام می­دهیم بر آنچه فردا خواهیم داشت، تأثیر می­گذارد و نتیجه فردا ثمره تلاش امروز است.

محبوبه نصرتی زاده (استاد)

جاده سبز انتظار

خدایا چه بگویم، بگویم دلم گرفته، روسیاهم،منتظرم،ولی هنوز دلم را آب و جارو نکرد ه ام. اینها را چگونه بگویم وقتی که عمری زندگی کردم ونه خود را شناختم ونه هدف از زندگی را.
زندگی با خنده و شادی، گریه و غم عجین شده است .اگر بخواهیم زندگی را سخت بگیریم سخت میگذرد،اما زندگی سخت نیست.می توان به زندگی طور دیگر نگاه کرد،ممکن است در طول زندگی ما دل بشکند،گل بمیرد،باغ خزان شود، دوست برود، غم ها فزونی یابد،اینها همه هشدار به مااست.
زندگی را باید با تفسیرش دید. زندگی را باید معنا و به سوی خوبی ها هدایتش کرد.زندگی زیباست اگر زیبا بنگری. زیبایی زندگی در گرو پیروی از دینت است.انسان اگرهدف از خلقت خود را بداند، به وظایف خود آگاهی داشته باشد ، اطاعت از خدا و رسوا خدا و ائمه اطهار کند، زندگی را می شناسد و معنا و مفهوم هستی را درک میکند.
آیا خدا در حق ما کم گذاشته است؟ ایا ماحق بندگی را به جا اورده ایم؟
یکی از و ظایف ما شناخت امام زمان ما می باشد امامی که زنده و حی است. او را کامل میشناسی؟
میخواهی زندگی ات معناو مفهوم داشته باشد. می خواهی درد دلهایت محرم راز دار داشته باشد. میخواهی دعاهایت امین اجابت داشته باشد. به فکر یوسف دلریای زهرا باش. او امام زمان تو است نامش مهدیست.
برای امدنش دعا میکنی؟منتظرش هستی؟
شناخت مهدی به زندگی معنا وروح را جلا می دهد، او از خاندان اهل بیت است اخرین امام برحق زمین، همانند پدرانش کریم و مهربان است. اما او در غیبت است برای حفظ جان و مصالح دیگر.و باید دعاکنیم که بیاید یکی از وظایف ما همین است. در بین ما است خیلی ها با او در ارتباطند و او را دید ه اند.
تا به حال او را دیده ای؟ به او سلام کرده ای؟ جواب سلامت را شنیده ای؟
من او را ندیدم، جواب سلامش را نشنیدم. خوب میدانم چرا. با گناهانی که دارم روی ماه مهدی را نمیبینم، قلبش را شکستم،زمانی که نامه اعمال مرا خواند اشک از چشمان مبارکش سرازیر شد.
ولی او فرزند فاطمه هست ،از خاندان عصمت و طهارت هست،او کریم است و ببخشش لایق قلب مهربان او است. با تمام گناهان، با تمام رو سیاهی،پیش او باید رفت.گل نرگس زندگی مهدیست.
مهدی جان ببخش که مشکل نیامدنت من هستم، ببخش که سبب ریخته شدن اشکت من هستم، ببخش که نفس هایم لایق فریاد نام تو نیست، ببخش که قلبم منتظر واقعی تمنای تو نیست.
خودت فرمودی “برای تعجیل در فرج بسیار دعاکنید که همانا فرج شماست". بیا مهدی جان،من دعا میکنم.
خوانده ام اظهار محبت به تو قلب شیطان را به خشم می اورد.مهدی جان دوستت دارم و عاشقانه در انتظار امدن معشوق هستم. راه ظهورت را با گناهانم بسته ام اما قول میدهم که گناه نکنم، قول میدهم دعایت کنم و منتظرت باشم .با تو زندگی ام معنا میگیرد گل خوشبوی زندگی ام تو هستی. تمام افتخارم منتظر تو بودن است. حداقل کاری که میتوانم بکنم انتظار کشیدن هست.
به خدا دروغ نگفتم منتظرت هستم، قول میدهم در روز تولدت شهر را چراغانی کنم، قول میدهم تو را بهانه برای رسیدن به خواسته ای بی مورد دلم نکنم، قول میدهم هوس های دلم را بکُشم، و به بهانه تولدت گناه نکنم.

بیا مهدی جان زندگی ام نیاز به رنگ دارد خسته شدم از این همه بی رنگی،تنهایی، بی عدالتی،گناه و طغیان.
میترسم آتش عشقم خاموش ودلم آشفته حال شود. میترسم کوه گناه به سراغم بیاید. میترسم که بیایی و من نباشم میترسم بیایی و من در جبهه مخالفت باشم،ازتاریکی شب و سیاهی قبر میترسم. سرم را برمیگردانم به سوی تو مینگرم که خورشید زندگی من هستی من در بیابان امید سر میکنم تمام سعی خود را میکنم تا ابرهای تیره معاصی ام را کنا بزنم و قلب زنگار گرفته ام را با نور تو جلا دهم، جهان در انتظار امدنت لحظه شماری میکند زمین از این همه خونریزی به سطوح امده ودعامیکند ، اسمان دیگر نمیتواند این همه جنایت را ببیند و چشمانش را میبندد، دوستانت همه تنها و دشمنانت گستاخ شده اند. چشمان زیادی به سوی جاده سبز انتظار هست پس کی می آیی؟
تو گناهان مارا منگر، بدی مارا نبین، ما گناهکاریم اما تو بخشنده ای بدی ما را به خوبی خودت ببخش و بیا.
جهان در انتظار امدنت هست بیا تا زندگی زیبا شود.عشق مونس و همدم ما شود ،غم و جدایی و تنهایی به گوشه عزلت نشینی رود.

محبوبه نصرتی زاده ( استاد)

مسلخ الهی

ابراهیم با پذیرش حاکمیت و اطاعت از دستور پروردگارش سربلند شد، اسماعیل هم با پذیرش حاکمیت و اطاعت از دستور خداوند پیامبریش تضمین شد.
معصومیت های نا آگاهانه مان را به مسلخ و قربانگاه عامه الهی بریم و متعالی گردیم.
ان شاالله
عیدتون برکتمند باد.

محبوبه نصرتی زاده ( استاد)

مسلخ ایمان

اگر بتوانیم رضای خویش را فدای رضای حق کنیم؛ اگر بتوانیم از خواسته دل در راه خواسته دین چشم بپوشیم؛ و اگر بتوانیم از داشته ها و خواسته ها بگذریم؛آنگاه به مرز عبودیت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده ایم.آنچه انسان را به خدا نزدیک می سازد، اطاعت است و عبودیت و آنچه دور می گرداند غفلت است و معصیت.رها شدن از تعلقات و ذبح کردن تمنیات در پیش پای اراده و مشیت الهی، درس بزرگ دیگری از عید قربان است.
باید نفس اماره را در مسلخ ایمان و اطاعت خدا ذبح کردتا به خلوص و رهایی رسید.

محبوبه نصرتی زاده( استاد)