اربعین

اربعین، یاد آور کرب و بلاست
قصه خورشید سر، از تن جداست

چله ی مردان پاک و پارسا
اسوه‌های پاکباز و بی‌ریاست

داستان عشق و اخلاص و عمل
داستان راستان کربلاست

سرفرازان حقیقت یافته
امتحان داده به عالم، کیمیاست

عبرت تاریخ باشد، اربعین
گرچه واگو کردن از آن جانگزاست

شیعیان، آتش به جان افروخته
این همه، پروانه ی آل عباست

دسته دسته، عاشقانه می روند
عشق مولا، عشق ناب کبریاست

این همه با دل، نه با پا می روند
این چنین دلدادگی، یارب کجاست

از نجف تا کربلا، با پای دل
راه پویان صدیق و با وفاست

دشمنان، انگشت حیرت بر دهان
بی خبر از اینکه، این عشق خداست

من ز پا افتاده را، یادی کنید
این دل دیوانه، همراه شماست

قلب من آنجاست، در حال طواف
صاحب دل، رهنما و رهگشاست

ای “فرائی” سعی تو باشد قبول
در مسیر عشق، صدها ابتلاست

شاعر: «عبدالمجید_فرائی»

محبوبه نصرتی زاده (استاد))

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.