اعتکاف پرورش جسم و جان

 

اعتکاف پرورش جسم و جان


فاطمه صاحب جمعی

 

ü         معنای اعتکاف

اعتکاف در لغت ، اقبال به سوی چیزی است ، همراه با تعظیم و بدون انصراف ، در اصطلاح عبارت است از اقامت سه روز یا بیشتر در مسجد به قصد عبادت یا قربت با شرایط مخصوص . البته بعید نیست که صرف توقف در مسجد همراه با قصد قربت بدون قصد عبادت دیگری ، در تحقق اعتکاف کفایت کند .

اهمیت اعتکاف از دیدگاه قرآن

یکی از بهترین فرصتها برای خود سازی ، اعتکاف است . می توان در همه کارها قصد تقرب کرد ؛ فراغتی برای عبادت و تفکر ، مناجت با قاضی الحاجات و خلوت با اوست . در اعتکاف است که می توان تعلقات را در راه محبوب حقیقی ذبح کرد و

از کثرت روی گرداند و به سوی وحدت حرکت کرد و با تهذیب نفس و اندوختن سرمایه تقوا و اخلاص ، آخرت خود را آباد ساخت .


قرآن کریم بر این سنت حسنه که محبوب انبیا و اولیاء

بوده ، تاکید کرده است . ماده « عکف » نُه بار در این

کتاب آسمانی به کار رفته که در برخی از موارد معنای لغوی آن منظور بوده است که از آن جمله است : ( قالوا نعبدُ اصنَامًا فَنَظَلُّ لَها عَاکِفینَ ) گفتند : بت هایی را می پرستیم ، و همه روز ملازم آنهاییم .

و در بعضی معنای اصطلاحی ان مراد است ؛ از جمله : ( … وَ اِذ جَعَلنَا البَیتَ مَثَابَهً لِلنََّاسِ وَ اَمنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَقَامِ اِبراهیمَ مُصَلَّی وَ عَهِدنا اِلَی اِبراهیمَ وَ اسماعیلَ اَن طَهِّرَا بَیتِیَ لِلطَّائفینَ وَالعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجودِ )  و  ( به خاطر بیاورید ) هنگامی که خانه ی کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم . و ( برای تجدید خاطره ) ، از مقام ابراهیم ، عبادتگاهی برای خود انتخاب

 

 کنید . و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که : خانه ی مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان و سجده کنندگان ، پاک و پاکیزه کنید .

جمعی از مفسران مراد از «عاکفین » را در آیه شریفه اعتکاف کنندگان ( معنای اصطلاحی ) دانسته اند ؛ بعضی آن را به « مقیمین » و « ساکنین » ( معنای لغوی ) تفسیر کرده اند و عده ای هر دو را در آیه شریفه احتمال داده اند .

در فضیلت اعتکاف همین بس که معادل طواف خانه خدا قرار گرفته و همتای رکوع و سجود به شمار آمده است ؛ همچنین در فضیلت دو تن از انبیای بزرگ الهی چنین آمده که آنان مامور شدند تا کعبه و حریم آن را از لوث وجود بت و بت پرستی تطهیر کنند تا عبادت کنندگان در کنار قبله و حرم امن الهی به طواف ، اعتکاف ، رکوع و سجود بپردازند .

 

ü      اهمیت اعتکاف از دیدگاه روایات

با مراجعه به کتب روایی و احادیث امامان معصوم ( علیهم السلام ) در می یابیم که اعتکاف مورد توجه این بزرگان بوده است ؛ به طوری که بیش از صدها روایت راجع به اعتکاف رسول خدا ( ص ) ، انبیای الهی ، احکام و شرایط اعتکاف وارد شده است .

بعضی روایات ، مکان اعتکاف را مکانی خاص قرار داده و هر جایی را شایسته اعتکاف ندانسته اند ، بلکه فرموده اند که باید اعتکاف را در شریفترین مکانها یعنی مساجد که خانه خداست و آن هم در مسجدی که مصلای توده مسلمانها باشد ، برگزار کرد که این خود دلیل بر اهمیت و شرافت اعتکاف است و به آن سفارش بسیاری شده ، شرط و جزئی از اعتکاف قرار گرفته که این هم بیانگر جایگاه رفیع این سنت نبوی است .

همچنین در برخی روایات ، ملاک سنجش و ارزش گذاری اعمال را گاهی جهاد ، حج ، عمره و گاهی هم اعتکاف قرار داده اند که این نیز بیانگر اهمیت اعتکاف است .

ü    حقیقت اعتکاف

با تامل در روایات اهل بیت (علیهم السلام ) و کلمات بزرگان ، این نکته به خوبی معلوم می شود که حقیقت و روح همه عبادات همان توجه و یاد قلبی خداوند متعال است و فقط عبادتی که با توجه و یاد الهی انجام گیرد ، مطلوب درگاه احدیت است و مومن از آن بهره می برد و هر گاه عبادتی خالی از توجه قلبی باشد ،بهره ای برای مومن ندارد و هر چقدر توجه در عبادت بیشتر گردد ،بهره و استفاده عبد هم از عبادت بیشتر خواهد شد . به عنوان نمونه ، از حضرت امام باقر (ع ) روایت شده که فرمودند :

« به درستی که نصف نماز بنده خدا یا یک سوم یا یک چهارم یا یک پنجم آن مقدار بالا می رود که قلبش متوجه خداوند بوده است .»

و همچنین ایشان انسانی را که به یاد خدا باشد ، در همه حال در حال نماز می داند : « مومن دائم در نماز است تا زمانی که در یاد خداست ، ایستاده باشد یا نشسته یا خوابیده … »

درباره روزه هم اهل بیت ( علیهم السلام ) فرموده اند که حقیقت روزه همان توجه به حق و عمل به دستورهای او و خالی کردن دل از اغیار و دل سپردن به یار است و روزه ای که خالی از توجه و تقوای ظاهری و باطنی باشد ، جز گرسنگی و تشنگی چیزی در پی ندارد ؛ چنان که از حضرت امیرمومنان (ع) نقل شده که فرموده اند : « چه بسیار روزه داری که بهره ای از روزه اش نمی برد ، مگر تشنگی و گرسنگی و … » .

پر واضح است که اعتکاف هم به عنوان یک عمل عبادی بزرگ از این قاعده مستثنا نیست و تا هنگامی که معتکف متوجه حضرت حق باشد و دل از غیر خدا برکند و مراقب اعمال و رفتار ظاهری و باطنی خود باشد ، در حال استفاده کردن از اعتکاف است ، والّا جز گرسنگی و تشنگی و محبوس شدن در مسجد بهره ای نبرده است .

خلوت نشینی که در اعتکاف محقق می شود ، فرصتی مناسب برای عبادت و تفکر و انس با مناجات خداوند متعال است . غنیمت شمردن این فرصت استثنایی و بهره بردن از فضای معنوی اعتکاف ، انسان مومن را در راه یابی به مراحل کمال یاری می کند .

اندیشه در شگفتیهای آفریده ی خداوند متعال ، خود عبادتی است که در گوشه ی خلوت اعتکاف میسر می شود ؛ چرا که همنشینی با مردم انسان را از این توفیق والا باز می دارد . اگر در سیره ی انبیای الهی ، مخصوصاً پیامبر اکرم (ص) نظری افکنده شود ، این حقیقت به وضوح دیده می شود . ان حضرت در آستانه ی رسالت خلوتی در کوه حرا داشتند و این خود مقدمه تابیدن نور نبوت در قلب آن حضرت شد .

در برخی از اجتماعات گناهانی صورت می گیرد که همچون باتلاق انسان را در خود فرو می برد و توان اوج گیری را از او سلب می کند . بستر بعضی از گناهان مثل غیبت و ریا … ، جمع و اجتماع است . حال که برای معتکف توفیقی حاصل شده است که چند روزی در محیطی دور از این گونه اجتماعات به راز و نیاز بپردازد ، سزاوار است که خود را آلوده به این

گناهان نسازد و از سخنان غیر عبادی پرهیز کند ، تا به حقیقت اعتکاف که همانا انس با حضرت حق است، دست یابد.

از این رو حضرت امیرمومنان (ع) به معتکفین سفارشهای بسیار ارزنده ای دارند و ضمن سوق دادن آنان به روح و حقیقت

اعتکاف ، از چیزهایی که حقیقت اعتکاف را از بین می برد ، نهی می فرمایند :

« باید معتکف ملازم مسجد شود و به ذکر خدا ، تلاوت قرآن و خواندن نماز مشغول باشد ، و به سخنانی در مورد دنیا نپردازد ، و خود را سرگرم انشاد ( سرودن و خواندن ) شعر نکنند ، و از خرید و فروش پرهیز کند ، و بر جنازه ای حاضر نشود ، و مریضی را عیادت نکند ، و با زنی ( نامحرم ) در خانه ای خلوت نکند ، و از گفتار و سخنان زشت بپرهیزد ، و با هیچ کس مجادله نکند ، و هر قدر از گفت و گو با مردم دوری کند برایش بهتر است .»

 عدم استفاده از فرصتها به بهترین صورت ، پشیمانی به دنبال دارد . پس شایسته است که معتکف در این ایام ، با استفاده بهینه از وقت ، این نعمت خدا را به کفران تبدیل نکند . خداوند متعال می فرماید : ( اَلَم تَرَ الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعمَتَ اللّهِ کُفراً )

مقصود از « تبدیل نعمت » در این آیه ، یا این است که لازم بود در برابر نعمت پروردگار شکر گزار باشند ، اما این شکر را تبدیل به کفران کردند و یا منظور این است که خود نعمت را تبدیل به کفر کردند . در حقیقت ، چگونگی بهره گیری از نعمتهای الهی ، بستگی به اراده ی خود انسان دارد . نعمتها همچون مواد اولیه اند که به کمک آنها همه گونه محصول و فرآورده ای می توان تهیه کرد ، ولی در اصل برای خیر و سعادت آفریده شده اند .

 

ü      کمال اعتکاف

هر عمل زمانی می تواند اثر بخشی تام داشته باشد که به مرحله کمال رسیده باشد . معتکف در ایام اعتکاف شایسته است با اعمال و اذکار ، درخت معنویت را آبیاری کند و با چیدن علفهای هرزه ی گناه ، زمینه رشد و بارور ساختن آن را فراهم سازد . بی تردید بعد از این زحمات ، محصول کمال اعتکاف را خواهد چید .

عالم بزرگوار مرحوم سید بن طاووس (ره ) برای جلوگیری از فاسد شدن اعتکاف به مومنین سفارشاتی دارند و می فرماید :

« بدان ، کمال اعتکاف به این است که عقول و قاوب و جوارح ، تنها بر عمل صالح واقع شوند و انسان آنها را فقط در درگاه احدیت محبوس سازد و از آنچه باعث از بین بردن کمال روزه می شود ، دوری کند و علاوه بر مواظبت بر ( ادای درست ) وظیفه روزه داری ، باید مراقب وظیفه اعتکاف خود نیز بوده باشد و اگر معتکف خطورات خودش را در مسیر غیر خداوند قرار دهد ، حقیقت کمال اعتکاف خود را به اندازه آنچه از معبود غافل شده و سهل انگاری کرده ، فاسد ساخته است .

 

 

 

  • رفیعی
    نظر از: رفیعی
    1390/03/17 @ 12:12:09 ب.ظ

    رفیعی [عضو] 

    از مطالب شما استفاده کردیم
    التماس دعا

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.