مدرسه علمیه فاطمیه پاکدشت
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
با نگاه علمى به مسائل کشور، و توجّه به علم، و پیوند دادن علم و صنعت و کشاورزى، تحریمها بىاثر خواهد شد.(بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها، ۱۳۹۳/۰۴/۱۱)
یک شبکهى عظیم تولید علم در همهى ابعاد و در همهى بخشهاى مورد نیاز، و همه همافزا و مکمّل یکدیگر. هم مراکز تحقیقاتى ما، هم دانشگاههاى ما، هم بقیّهى دستگاههایى که بهنحوى با مسائل علمى ارتباط پیدا می کنند، با همدیگر همکارى کنند، انشاءالله آنچه مورد نظر هست، تحقّق پیدا خواهد کرد، که همین زنجیرهى کامل و شبکهى علمىِ کاملى است که باید تشکیل بشود.(بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هشتمین همایش ملی نخبگان جوان، ۱۳۹۳/۰۷/۳۰)
آنچه كه ما بر آن اصرار می ورزیم و تأكید می كنیم، این است كه علم برای كشور، یك سرمایهی بیپایان و تمامنشدنی است. اگر چرخهی تولید علم در یك كشوری به راه افتاد، اگر استعدادی وجود داشت و به جریان افتاد، اگر ظرفیت ها شروع كرد به بروز و ظهور، آن وقت این دیگر منبعِ تمامنشدنی است. علم یك پدیدهی درونزاست؛ چیزی نیست كه انسان برای آن ناچار و ناگزیر باشد وابسته شود. بله، اگر شما بخواهید علمِ حاضر و آماده را بگیرید، همین است؛ وابستگی دارد، احتیاج دارد، دست دراز كردن دارد؛ اما بعد از آنكه بنیان علمی در یك كشوری به وجود آمد، استعداد هم در آن كشور وجود داشت، آن وقت حالت چشمههای جوشان را پیدا می كند. اگر ما بپردازیم به دنبالگیری تحقیق و علم و ژرفنگری و دانشپژوهی، اگر این مسئله در كشور همچنان كه بحمدالله چند سالی است جدی گرفته شده و دنبال می شود، با همین شتاب، بلكه با انگیزهی بیشتر و اهتمام بیشتر دنبال شود، بدون تردید كشور به یك اوجی دست خواهد یافت.(بیانات در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکتهای دانشبنیان، ۱۳۹۱/۰۵/۰۸،)
نظام اعطای امتیازات علمی و آییننامههایی كه در این زمینه هست، باید تطبیق كند با همین مطلب كه كدام تحقیق منطبق است با نیاز كشور، و كدام تحقیق، تكمیلكنندهی یك زنجیرهی تحقیق و پژوهش است. ما گاهی در زمینههایی یك زنجیرهای داریم؛ حلقههای وسطِ این زنجیره مفقود است. تأمین این حلقهها خیلی اهمیت خواهد داشت. پس هدفدار كردن تحقیق علمی با توجه به نیازهای كشور و نیازهای صنعت و بقیهی بخشهای حیاتی كشور است.(بیانات در دیدار کارگزاران نظام،۱۳۸۵/۰۷/۱۸)
امروز یکی از دو، سه کار اصلی و اساسی ما برای حفظ هویتمان، موجودیتمان، استقلالمان و آیندهمان، مسألهی تحقیق علمی است؛ بدون شک و تردید. باید این را خیلی جدی بگیرند؛ این از بسیاری از کارهای ما مهمتر است؛ ولو ظاهر زودبازدهای ندارد و به چشم نمیآید، اما خیلی مهم است.
رشد روحیهی پرسشگری و تقویت تحقیق و پیگیری و پیوستهخواهی و قانع نشدن و اینها را باید در دانشجو تربیت کرد. در درسهای ماها و در حوزههای علمیه، گاهی در یک درس، پانصد یا هزار نفر مستمع و شاگرد نشستهاند، یک نفر از شاگردها وقت استاد و وقت دیگران را با اشکال می گیرد و به استاد اشکال می کند؛ مطلقاً در عرف چنین مجلسی وجود ندارد که استاد ناراحت بشود که چرا اشکال کردی، یا آن دانشجوهای دیگر ناراحت بشوند که آقا وقت ما گرفته شد. نه، در عرف حوزهای ما اینگونه است؛ اشکال کردن، حقِ طلبه و حق یکایک طلبههاست و آنها از این حق استفاده می کنند و استاد هم مطلقاً گلهمند نیست؛ بلکه خوشحال است از اینکه مستشکلینی در درس هستند؛ یکی از افتخارات اساتید این است که در درس ما مستشکلین متعددی هستند. این باید در دانشگاه رواج پیدا کند؛ یعنی باید اشکال کردن به استاد، پرسشگری و تحقیق، رواج پیدا کند؛( بیانات در دیدار اساتید دانشگاههای استان خراسان در دانشگاه فردوسی،۱۳۸۶/۰۲/۲۵)
کار تحقیقی خیلی مهم است. کاری که از روی تحقیق و عالمانه باشد، حتی برای مردم عامی که عالم هم نیستند، ارزش و جاذبهی بیشتری دارد. البته کار عالمانه به معنای قلنبه سلنبهگویی نیست، بلکه کار عالمانه، یعنی کار مُتقن و صحیح؛ ولو اینکه با زبان همهکس فهم و مردمی گفته شود. ( بیانات پس از بازدید از سازمان صدا و سیما،۱۳۸۳/۰۲/۲۸ )
آنچه که در درجهی اول در ایجاد قدرت ملی مهم است، به نظر من دو چیز است: یکی علم است، یکی ایمان. علم مایهی قدرت است؛ هم امروز و هم در طول تاریخ؛ در آینده هم همین جور خواهد بود. این علم یک وقت منتهی به یک فناوری خواهد شد، یک وقت هم نخواهد شد. خود دانش مایهی اقتدار است؛ ثروتآفرین است؛ قدرت نظامیآفرین است؛ قدرت سیاسی آفرین است. یک روایتی هست که می فرماید: «العلم سلطان» - علم، قدرت است - «من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه».(شرح نهجالبلاغه، ج ۲۰، ص ۳۱۹) یعنی مسئله، دو طرف دارد: اگر علم داشتید، میتوانید سخن برتر را بگوئید، دست برتر را داشته باشید - «صال» یعنی این - اگر نداشتید، حالت میانه ندارد؛ «صیل علیه». پس کسی که علم دارد، او دست برتر را بر روی شما خواهد داشت؛ در مقدرات شما دخالت میکند؛ در سرنوشت شما دخالت می کند. گنجینهی معارف اسلامی پر است از این حرفها.
باید روی علم تکیه کرد. این پیشرفتهائی که ذکر کردند، اینها پیشرفتهای بسیار مهمی است؛ در سایهی آزادی و آزادفکرىِ ناشی از انقلاب اسلامی هم به وجود آمده . پیشرفت کنونی که آغاز شده، ناشی از انقلاب اسلامی است. اگر ما بخواهیم این پیشرفت ادامه پیدا کند، کار لازم است، تلاش لازم است؛ لذا خیلی باید تلاش کرد.
علم یک محصولی نیست که تولیدش مثل تولیدهای دیگر باشد؛ به خیلی مقدمات نیازمند است؛ ولی باید بالاخره ما به آنجا برسیم که دانش را گسترش و بسط بدهیم، به ژرفای دانش برسیم، دانشهای جدیدی را پیدا کنیم. دانشهای ممکنِ برای بشر فقط همین دانشهائی نیست که ما امروز داریم؛ بسیاری دانشها قطعاً وجود دارد که بعدها بشر به آنها خواهد رسید؛ کمااینکه بسیاری از دانشها تا صد سال پیش نبود. خیلی از این علوم انسانی که صحبت کردند، تا صد سال پیش، از اینها خبری نبود؛ نه علم وجود داشت، نه تحقیقات علمی در آن رشتهها وجود داشت؛ بعد به وجود آمد. بشر قابلیت اتساعش خیلی بیش از اینهاست. عالَم قابلیت معرفت و شناختش خیلی بیشتر از اینهاست. ما باید به جائی برسیم که در این عرصهها هرچه ممکن است، پیش برویم؛ هرچه ممکن است، بفهمیم. و البته علم را وسیلهی سعادت انسان قرار بدهیم. تفاوت نگاه دین - یعنی اسلام - به علم، با نگاهی که دنیای مادی به علم می نگریست، در همین است. ما علم را می خواهیم برای سعادت بشر، برای رشد بشر، برای شکوفائی بشر، برای استقرار عدالت و آرزوهای قدیمی بشر.خود علمآموزی، یک فرهنگ است.
مهمترین اختراعات بشری آن اختراعاتی است که با تفحص و کنجکاوی و گذشت و فداکاری محقق به دست آمده؛ نه با سفارش، نه با پول. گاهی آن محقق در شرائط بسیار سختی قرار داشته، سالهای متمادی را هم صرف وقت کرده تا بالاخره به آن نتیجه رسیده. البته بعد که به نتیجه رسیده، ممکن است اقبال و شهرت و پول و بقیهی چیزها هم به او رو کرده؛ اما آن عامل اصلی، عامل شور و عشق و علاقه و میل به تحقیق و کنجکاوی و عمقیابی بوده. این، فرهنگ لازم دارد؛ این فرهنگ را باید تزریق کرد.(بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه ،۱۳۸۸/۱۱/۱۳)
تحقیق، منبع تغذیهی آموزش است. ما اگر تحقیق را جدی نگیریم، باز سالهای متمادی بایستی چشم به منابع خارجی بدوزیم و منتظر بمانیم که یک نفر در یک گوشهی دنیا تحقیقی بکند و ما از او یا از آثار تألیفی بر اساس تحقیق او استفاده کنیم و اینجا آموزش بدهیم. این نمی شود؛ این وابستگی است؛ این همان ترجمهگرائی و عدم استقلال شخصیت علمی برای یک کشور است. (بیانات در دیدار اساتید و رؤسای دانشگاهها،۱۳۸۶/۰۷/۰۹)
منبع :سایت www.khamenei.ir
گردآوری توسط معاونت پژوهش مدرسه علمیه فاطمیه(س) پاکدشت
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط وفائی نژاد در 1395/09/23 ساعت 11:23:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |