حکایت پیاده رفتن ها چیست؟

ازباب الساعه ی حرم حضرت علی علیه السلام که خارج شدی
به رسم ادب و خداحافظی
دست برسینه بگذار و بگو:
“السلام علیک یا امیرالمومنین”
راهی شو !
و
دوباره نیتت را مرور کن :
“یا صاحب الزمان ! ثواب این سفر روحانی و معنوی را تقدیم شما می کنم !
وسلامتی و فرج شما را از خداوند خواهانم !”
حالا؛
پیاده روی را از خیابان امام زین العابدین علیه السلام شروع کن !
به بزرگراه کربلا که رسیدی !
و
هزاران عاشق را دیدی که مثل تو پیاده راهی اند !
از دلواپسی ات کاسته می شود و قوت فلب می گیری !
به آنها که ملحق شدی ستون به ستون جلو برو!
یک ،دو، سه ،……
به ستون 1452 که رسیدی
حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام را می بینی !
به یاد بیاور!
حکایت تشنگی و آب را !
حکایت عمود آهنین و دست های بریده و تیرهای در چشم را !
حکایت وفاداری که پیش مرگ امام زمانش بود را !
و حواست باشد !
اینجا باید ژولیده بمانی ،
مبادا غبار از تن برگیری !
با خستگی زیارتش کن !
گفته اند ؛
مولای دلشکسته ات حسین
تشنه وخسته کشته شد
و
دوست دارد زائری را که خسته و دلشکسته امده است !

راستی رفیق!
در تمام این حالات
تضرع برای ظهور مولا به درگاه خداوند، یادت نرود
که شاه بیت این پیاده رفتن ها، همین است…
محبوبه نصرتی زاده(استاد)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.