مدرسه علمیه فاطمیه پاکدشت
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
ناگفته هایی از وصیت نامه حضرت زهرا(س)
آنچه از احادیث معتبر و اخبار راویان بدست می آید این است که حضرت فاطمه (س) سه وصیت نامه آنهم در موضوعات مختلف داشته اند. وصیت نامه حضرت زهرا(س) مانند زندگی کوتاه اما پرخیر و برکتشان پر از درس ها ونکته ها است . درس هایی که می توانند سرمشقی برای پیروان راستین اهل بیت (ع)قرار گیرد و چراغ راهشان باشد وصیت نامه مالی،سیاسی الهی و وصیت نامه مکتوب که اندیشیدن و تفکر در هریک از این وصایا می تواند چراغی روشنگر برای اهل بصیرت و تفکر باشد.
وصیتنامه مالی حضرت زهرا(س)
پس از رحلت رسول خدا(ص)بود که فاطمه(س) در مورد اموال موقوفه و شخصی خویش وصیت کردند و بسیاری از اموالی را که از رسول خدا(ص) به ایشان رسیده بود، وقف کردند. نقل شده است: بعد از رحلت رسول خدا(ص)، عباس بن عبدالمطلب نزد دختر پیامبر رفت و از وی خواست تا مقداری از اموال رسول خدا را برای پذیرایی از مهمانها و مصارف دیگرش به وی بدهد، لکن معلوم شد دختر پیامبر همه آنها را در راه خدا وقف کرده و چیزی باقی نمانده است.
ذکر نمونه ای از وصایای مالی حضرت زهرا(س)
۱. حیطان سبعه
حیطان سبعه، باغهای هفت گانهای بود که اطراف آن دیوار کشیده شده بود. بنا به روایتی، حضرت فاطمه(س) وصیت کرده بود تا این باغها وقف امور خیریه شود. ابوبصیر میگوید: خدمت امام باقر(ع) رسیدم. او فرمود: آیا وصیتنامه مادرم فاطمه(س) را دیدهای؟ عرض کردم: نه. سپس درخواست کردم آن را بر من بخواند. امام باقر(ع) زنبیل کوچکی را آوردند و نوشتهای را در مقابلشان نهادند که درباره حیطان سبعه بود. در آن وصیتنامه آمده بود.
به نام خداوند بخشنده مهربان. این، چیزی است که فاطمه دختر محمد رسول الله(ص) بدان وصیت کرده است. فاطمه(س) وصیت میکند به باغهای دیوار کشیده هفتگانه که عبارتاند از: العواف، الدلال، البرقه، المثیب، الحسنی، الصافیه، و مشربه ام ابراهیم… که درآمد اینها باید در راه خدا برای نصرت اسلام مصرف شود. من وصی خود را علی بن ابیطالب(ع) قرار میدهم. چنانچه او درگذشت، وصی من فرزندم حسن است و اگر او درگذشت، فرزند دیگرم حسین وصی من است و چنانچه حادثهای برای او پیش آمد، بزرگترین فرزند پسر باقیماندهام آن را به عهده میگیرد. خداوند را بر این وصیت شاهد میگیرم و همچنین مقداد بن اسود و زبیر بن عوام بر آن گواهی خواهند داد.
امام باقر(ع) فرمود : مادرم فاطمه(س) این وصیت را انجام داد و پدرم علی بن ابیطالب(ع) آن را نوشت و برای همیشه باقی ماند.1
وصیت نامه الهی ـ سیاسی
آن حضرت وصایای شفاهی و غیر مکتوب نیز داشت و به حضرت امیرمؤمنان(ع) سفارشهایی کرد. این وصیت در آخرین ساعات واپسین عمر مطرح شد و فرازهای مختلفی دارد.
۱. ای علی! مرا یاد کن.
او در لحظههای واپسین زندگی به امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:
برای من لحظهای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت میکنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی.2
۲.خواندن قرآن
همچنین حضرت زهرا(س) در کلمات ارزشمند دیگری، به امام علی(ع) وصیّت فرمود که:
وقتی وفات کردم تو غسل و کفن مرا به عهده گیر، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم کن و خاک را بر روی قبر من ریخته، سپس هموار ساز و بر بالینم رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن؛ زیرا در چنین لحظههایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. من تو را به خدا میسپارم و درباره فرزندانم سفارش نیکوکاری دارم.3
۳. ازدواج با امامه
از وصایای دیگر حضرت زهرا(س) به علی(ع)، توصیه به ازدواج با دختر خواهر فاطمه(س) امامه بود که فرمود:
ای پسر عموی پیامبر! خداوند تو را پاداش نیکو دهد! اولین وصیت من به تو این است که چون مردان به زنان نیاز دارند. پس از من با دختر خواهرم امامه ازدواج کن؛ زیرا او همانند من با فرزندانم مهربان است.4
۴. آنان را آگاه مساز!
حضرت زهرا(س) در تداوم مبارزات منفی علیه کودتاگران سقیفه، به امام علی(ع) وصیت کرد:
همانا من تو را وصیت میکنم که غسل و کفن کردن مرا کسی غیر از تو انجام ندهد و وقتی وفات کردم، مرا شب دفن کن و هیچ کس را خبر نکن و ابوبکر و عمر را نیز مطّلع نساز و تو را سوگند میدهم به حق رسول خدا(ص) که ابوبکر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند.5 امام صادق(ع) نقل فرمود که حضرت زهرا(س) در لحظههای آخر زندگی خطاب به علی(ع) فرمود:
وقتی وفات کردم به هیچ کس اطلاع نده، جز اینکه از زنان به امّ سلمه و امّ ایمن و فضّه، و از مردان به دو فرزندم حسن و حسین(ع) و عبّاس و سلمان و عمّار و مقدار و اباذر و حذیفه خبر ده. مرا دفن نکن، مگر در شب و قبر مرا به هیچ کس اطلاع نده تا مخفی بماند.6
حضرت زهرا(س) به اسماء بنت عمیس فرمود:
ای اسماء، وقتی من از دنیا رفتم، تو و علی(ع) مرا غسل دهید و هیچ کس را در کنار جنازه من راه ندهید.7
۵. دشمن من و رسول خدا را آگاه مکن!
همچنین آن حضرت خطاب به امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود:
(ای علی) تو را وصیت میکنم هیچ یک از آنان که به من ظلم روا داشتند و حق مرا غصب کردند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند؛ زیرا آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدا هستند و اجازه نده که فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشمها آرام گرفته و دیدهها به خواب فرو رفته باشند.8
وصیت نامه مکتوب
سخنان فاطمه(س) در آخرین لحظات با شوهر مظلوش به پایان رسید. او با ذکر شهادتین برای همیشه چشمان خود را بر روی دنیا بست و به دیار ابدی، نزد پدرش رسول گرامی اسلام شتافت. به اطراف خانه خویش نگاه کرد، چشمش به بستهای افتاد که از همسرش به یادگار مانده بود. آن را باز کرد و دید حضرت فاطمه، چنین وصیت کرده است:
به نام خداوند بخشنده و مهربان. این وصیّتنامه فاطمه دختر رسول خداست و در حالی وصیّت میکند که شهادت میدهد خدایی جز خدای یگانه نیست و محمّد(ص) بنده و پیامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و همانا روز قیامت فراخواهد رسید و شکّی در آن نیست و خداوند مردگان را از قبر زنده کرده، وارد محشر میفرماید.
ای علی! من فاطمه دختر محمّد هستم. خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو از دیگران بر من سزاوارتری. حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و به هیچ کس اطّلاع نده. تو را به خدا میسپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت، سلام و درود میفرستم.9
پی نوشت ها:
1- . فروع کافی، شیخ کلینی، ج۷، ص۴۸، حدیث۵؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۳۵.
2- کتاب زهرة الریاض کوکب الدّری، ج۱، ص۲۵۳.
3- بحارالانوار ، ج۷۹، ص۲۷.
4- بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۱۷؛ ج۷۸، ص۲۵۳؛ ج۲۸، ص۳۰۴؛ علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۸.
5- کشف الغمة ، ج ۲، ص ۶۸.
6-دلائل الامامة طبری، ص۴۴؛ بحار الانوار، ج۷۸، ص۳۱۰.
7-ذخائر العقبی، ص ۵۳.
8- بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۰۹؛ ج۷۸، ص۲۵۳؛ ج۲۸، ص۳۰۴.
9-کتاب عوالم، ج۱۱، ص۵۱۴؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۱۴؛ ج۱۰۰، ص۱۸۵؛ ج۷۸، ص۳۹۰.
محبوبه خوانساری همکار فرهنگی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط وفائی نژاد در 1394/12/05 ساعت 11:42:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1394/12/06 @ 11:03:50 ق.ظ
آسیه اسکندری [عضو]
شکسته بال وپری زآشیانه می بردند
تن ضعیف غریبي شبانه می بردند
جنازه ای که همه انبیاء قربانش
چه شد که هفت نفرمخفیانه می بردند