مدرسه علمیه فاطمیه پاکدشت
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
مبعث، روز برانگیختن خِردهای دفن شده
در تابوت خرافه گرایی و جهل پیشگی،
و روز تولد عاطفه های زخمی شده در رقص
شمشیرهای تعصب است
عیدتان مبارک.
Î
روزگاری بود میوه اش فتنه ، خوراکش مردار ، زندگی اش آلوده ، سایه های
ترس شانه های بردگان را می لرزاند . تازیانه ستم ، عاطفه را از چهره ها
می سترد . تاریکی ، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی
گناه ، در خاک سرد زنده به گور می شدند . و در این هنگام بود که محمد
(ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید . بعثت
رسول اکرم مبارک باد .
Î
یا رحمت للعالمین جبریل می خواند تو را / ای منجی کل بشر بیرون بیا از این سرا
تو شهریار عالمی تا چند در غار حرا / ای یوسف مصر وجود از چاه تنهایی درآ
Î
یا محمد ای خرد پابست تو / ای چراغ مهر و مه در دست تو
هر زمان گلواژه هایت تازه تر / بلکه از هستی بلند آوازه تر
ختم شد بر قامتت پیغمبری / این ترا باشد دلیل برتری
Î
غار حرا سراسر لبریز نور سرمد / جبریل آمد و گفت قم فانذر محمد
برخیز و رهبری کن،بر یار یاوری کن / بر خلق هر دو عالم، از حق پیمبری کن
محمد پاک و شفاف و زلال است / که مرات جمال ذوالفقار است
محمد تا نبوت را برانگیخت / ولایت را به کام شیعیان ریخت
Î
ای پادشاه عالم عشقت به سینه دارم / در قاب سینه ی خود عکس مدینه دارم
دارم ولایت تو ، در دل محبت تو / سر مست جام عشقم ، در شام بعثت تو . . .
Î
هزاران راز را در من نهفتی / ولی در گوش من اینگونه گفتی
ز احمد تا احد یک میم فرق است / جهانی اندراین یک میم غرق است
همان احمد که سرمستان سرمد /بخوانندش ابوالقاسم محمد(ص)
محمد میم و حا ء و میم و دال است / تدارک بخش عدل و اعتدال است . . .
Î
امشب شب غار حرا از روز روشن تر شده / امشب فضای مکه پر از جلوه ی کوثر شده
امشب جهان رشک جنان امشب زمین کوثر شده / امشب امین وحی حق نازل به پیغمبر شده
Î
از حرا آیات رحمن و رحیم آمد پدید
با نخستین حرف،قرآن کریم آمد پدید
صوت”اقرا ء باسم ربک” می رسد بر گوش جان
یا که از غار “حرا”خلق عظیم آمد پدید
Î
ای نام تو جانبخش تر از آب حیات / محتاج تو خلقی به حیات و به ممات
از بعثت انبیاء و ارسال رسل / مقصود تو بودی، به جمالت صلوات
Î
به به که چه روز خرم آمد / مبعوث، نبى اکرم آمد
بس عید فرا رسید بى شک / عیدى نبود چنین مبارک
هر روح که دور از بدى شد / با آمدنش محمدى شد
Î
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد / دل رمیده ی ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه، مسأله آموز صد مدرس شد
Î
عید اعطای ردای سبز رسالت
به اسوه ی صبر و استقامت خجسته باد
Î
نام احمد نام جمله انبیاست / چون که صد آمد نود هم پیش ماست
از مناره پنج نوبت پر خروش / نام احمد با علی آید به گوش
روز و شب گویم به آوای جلی / اکفیانی یا محمد یا علی
بعثت رسول عشق و مهربانی مبارک . . .
Î
از بعثت او جهان جوان شد ، گیتى چو بهشت جاودان شد
این عید به اهل دین مبارک ، بر جمله مسلمین مبارک . . .
Î
امید آنکه لیاقت رحمتی از الطاف رحمة للعالمین را
داشته باشیم و این روز را به یادش گناه نکنیم . . .
Î
تویی هم مصطفی و هم محمد تو را در آسمان نامند احمد
تو کانون صفا مرد یقینی تو عین رحمه للعالمینی
عید مبعث بر تمام مسلمانان مبارک باد
Î
نور عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام
رگ رگم پیغام احمد می دهد
سینه ام بوی محمد می دهد
Î
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط وفائی نژاد در 1390/04/08 ساعت 10:37:09 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1390/04/09 @ 12:04:43 ق.ظ
fakhre batha [عضو]
با نام خدا
عالی بود.