مدرسه علمیه فاطمیه پاکدشت
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
یکشنبه 91/06/05
آمدنم به حوزه بیشتر شبیه یک معجزه بود چون اصلاً فکر نمی کردم در شهر کوچکی مثل پاکدشت حوزه ای وجود داشته باشد به دلیل اینکه در آن زمان اطلاع رسانی در این زمینه بسیار کم بود .
در یک روز نسبتاًسرد پاییزی که به همراه دوستانم از طرف هلال احمر برای امتحان عملی کمک های اولیه به روستای توچال رفته بویم ،وقتی امتحان عملی مان تمام شد و وقت استراحتمان رسید یک خانمی که در امتحان هم گروهمان شده بود ،بدون هیچ مقدمه ای سر حرف را باز کرد و گفت :چرا حوزه شرکت نمی کنی ، به نظر می آید که علاقمند به دروس حوزه باشید ، نام نویسی حوزه های علمیه تا چند روز دیگر شروع می شود . من با تعجب گفتم: مگر شهرستان پاکدشت هم حوزه علمیه دارد . گفت : بله . من هم که علاقه ی زیادی به تحصیل علوم دینی داشتم بسیار خوشحال شدم .
وقتی به خانه برگشتم ، تمام ماجرا را برای خانواده ام تعریف کردم . آنها هم که از شرکت من در حوزه استقبال کردند . بعد از مدتی برای نام نویسی رفتم و دفترچه گرفتم و خودم را برای امتحان حوزه آماده کردم …
و بالاخره امروز به حول و قوه الهی 5 سال از آن روزها می گذرد و من در حوزه ای که درس خوانده مشغول خدمت رسانی می باشم . این بود خاطره ی ورود من به حوزه علمیه فاطمیه پاکدشت در یک روز خوب و باورنکردنی .
روزی که هرگز فراموشش نمی کنم .
محبوبه خوانساری طلبه فارغ التحصیل و همکار ماهنامه نرگس
یکشنبه 91/06/05
همسایه کیست؟
قال رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم کل اربعین داراً جیران من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله.( __جة البیضاء فی آداب الصحبة و المعاشرة).
فرمود رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم هر چهل خانه از پیش رو و از پشت سر و از راست و چپ همسایه اند.
، شماره 2481 به تاريخ 2/11/87، صفحه 14 (جامعه)
اهمیت همسایه
حدیثی از حضرت فاطمه سلاماللهعلیه دربارهء همسایه نقل شده است که اهمیت دوچندان حفظ حقوق همسایه را می رساند:
عن ابن مسعود قال جاء رجل الی فاطمة علیها سلام فقال یا بنت رسول الله هل ترک رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم عندک شیئاً فطو قنیه فقالت یا جاریة هات تلک الجریدة ، فطلبتها فلم تجدها فقالت و یلک اطلیبها فانها تعدل عندی حسناً و حسیناً ، فطلبتها فاذاً هی قدقممتها فی قمامتها فاذاً فیها قال محمد النبی صلیاللهعلیهوآلهوسلم لیس من المؤمنین من لم یأمن جاره بوائقه و من کان یؤمن بالله و الیوم الاخر فلا یؤذی جاره.
از ابن مسعود روایت شده که مردی به خدمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شرفیاب شد و عرضکرد ای دختر پیغمبر آیا از ما ترک رسول خدا چیزی نزد شما موجود است ؟ حضرت فرمود ای کنیزک آن چوب تر برایم بیاور ، کنیزک حسب الامر جستجو کرد اما آنرا نیافت حضرت فرمود وای بر تو جستجو کن تا پیدا کنی ، زیرا که آن (جریده) در ارزش معادل حسن و حسین است .
کنیزک که جارو کرده بود در آنجا پیدا کرده و به حضرت زهرا سلام الله علیها داد در آن نوشته بود ( فرمود رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم مؤمن نیست کسیکه همسایه از بلا و آزار او در امان نباشد و کسیکه ایمان به خدا و روز قیامت دارد همسایه اش را آزار نمی دهد.
در دیدگاه اسلام، جامعه مسلمین همانند اعضای یک پیکر و کاملا با یکدیگر مرتبطاند. اعضای این جامعه همانند سرنشینان یک کشتی هستند که اگر قسمتی از کشتی آسیب بپذیرد خطر تمام مسافران را تهدید میکند. با این دیدگاه، همسایه از جایگاهی بلند برخوردار است و رعایت حقوق همسایه از وظایف مهم و اساسی هر مسلمان به شمار میرود
حضرت رضا علیه السلام فرمود:«از ما نیست کسی که همسایه اش از دست او و اعمال ناپسندش در امان نباشد
اين روزها زندگي در خانه هاي قوطي كبريتي و آپارتمان نشيني موجب شده روابط همسايگي هم بشدت به سردي بگرايد. در يك آپارتمان با هم زندگي مي كنيم، اما يكديگر را نمي شناسيم. ديگر از آن روابط دوستانه گذشته خبري نيست و زوال روابط همسايگي كه مي تواند منشا پراكندگي ها و جدايي هاي ديگر نيز باشد، به پديده اي تبديل شده كه كيان عاطفي جامعه را به مخاطره مي اندازد
در گذشته همسايگي چنان اهميتي داشت كه گفته مي شد «همسايه خوب از خويشاوند بهتر است» و اين كه «همسايه از همسايه ارث مي برد» يا اين كه «تا چهل خانه همسايه آدمي است.» همسايگي مقتضي حقوقي است بالاتر از حقوق برادري،
رعايت حقوق همسايه
از امورى كه اجتماع ما را از موانع وصول به سعادت و كمال ، مى رهاند و انسان را در عمل كردن به اصول و قواعد همزيستى مسالمت آميز يارى مى دهد، رعايت حقوق همسايه به معناى عام آن است ؛ يعنى مى توانيم دو خانه كنار يكديگر را همسايه بدانيم ، دو دوستى كه در كلاس درس ، كنار يكديگر مى نشينند يا دو انسانى را كه در يك محيط كارى در كنار هم كار مى كنند نيز همسايه بدانيم ، حتى كشورهاى همجوار را در كنار يكديگر، با مرزى هاى قراردادى ، همسايه بدانيم
حقوق همسايه فوق العاده مهم و اداى آن كارى مشكل است . بنابراين توصيه شده كه انسان قبل از فراهم كردن منزل ، از همسايه آن مطمئن شود؛ كه چگونه آدمى است آيا خواهد توانست حق مجاورت او را به جاى آورد يا در مضيقه قرار خواهد گرفت و بر اين اساس در تعبيرات مختلف به روايت الجار ثم الدار تاءكيد شده است :
پس تو هم الجار ثم الدار گو … گر دلى دارى برو دلدار جو
چند مورد از حقوق همسایه
حق همسايه اين است كه به او سلام كني با او صحبت طولاني نكني زياد از حالش سؤال نكني در مرض عيادتش كني در مصيبت تسليتش دهي در عزا با او شريك باشي در شادي تبريكش گويي و شركتت رادر شادي او اظهار كني از لغزشهايش چشم بپوشي از بام به امور پنهانش نگاه نكني اگر خواست شاخه اي بر ديوار بگذارد براو سخت نگيري در مسأله آب ناودان و خاكروبه ريختن در پشت ديوارش براو سخت نگيري راهش را تنگ نكني دقت نكني كه چه چيز به خانه ميبرد آنچه از عوراتش منكشف ميشود بر او بپوشاني و هنگامي كه مصيبتي به او ميرسد و زمين ميخورد زير بغلش را بگيري و اورا بلند كني و در غيبتش از مواظبت خانه اش غافل نشوي پنهاني به سخنانش گوش ندهي و از حرمتش چشم بپوشي و به خادمه او نظر نكني و به فرزندش مهرباني كني و اورا در امر دين و دنيايش ارشادكني .
نویسنده : معصومه معالی طلبه پایه پنجم
شنبه 91/06/04
مدير ساماندهي پژوهشي حوزههاي علميه خواهران:
فراخوان جشنواره بانوي کرامت در حوزههاي علميه خواهران اعلام شد
مدير ساماندهي پژوهشي حوزههاي علميه خواهران حوزههاي علميه خواهران از آغاز فراخوان جشنواره بانوي کرامت ويژه آثار پژوهشي حوزههاي علميه خواهران خبر داد.
به گزارش روابط عمومي مرکز مديريت حوزههاي علميه خواهران صديقه افشار گفت: امسال يازدهمين دوره جشنواره دستاوردهاي برتر پژوهشي حوزههاي علميه خواهران با عنوان بانوي کرامت برگزار ميشود.
وي يادآور شد: آثار در اين جشنواره در سه قالب مقاله با موضوع توليد ملي، حمايت از سرمايه و کار ايراني، نشريات پژوهشي مدارس علميه خواهران که از ابتداي سال 1390 به بعد در قالب سالنامه، فصلنامه،
ماهنامه و … منتشر شدهاند و پژوهش¬هاي درسي طلاب سطح سه که در سال تحصيلي 91-90 انجام شده باشد، پذيرفته ميشود.
وي مهلت شرکت در اين فراخوان را پايان مهرماه ذکر کرد و ادامه داد: جشنواره بانوي کرامت به منظور ترويج و تثبيت فرهنگ پژوهش و تقدير از پژوهشگران حوزه¬هاي علميه خواهران برگزار مي¬شود.
افشار مخاطبان اين فراخوان را اساتيد، کادر، طلاب و فارغالتحصيلان حوزههاي علميه خواهران ذکر کرد و افزود: اين افراد ميتوانند از طريق سامانه فراخوانهاي پژوهشي که در پايگاه اينترنتي حوزههاي علميه خواهران به نشاني www.whc.ir در دسترس قرار گرفته است، نسبت به ارسال اثر اقدام کنند.
وي با اشاره به شرايط مربوط به آثار ارسالي به دبيرخانه جشنواره بانوي کرامت و پديدآورندگان آثار اضافه کرد: آثار علمي بايد با محتواي تحقيق، تاليف، تصحيح و ترجمه باشد، قبلا در فراخوانهاي جشنواره علامه حلي و دستاوردهاي پژوهشي حوزههاي علميه خواهران شرکت نکرده باشد و به جز نشريه حاصل کار فردي باشد.
مدير ساماندهي پژوهشي حوزههاي علميه خواهران گفت: هنگام ثبت نام اينترنتي، لازم است فايل الکترونيکي اثر، با فرمت word2003 از طريق «سامانه فراخوان¬هاي پژوهشي» به نشاني www.whc.ir ارسال شود و نيازي به ارسال اصل اثر به صورت پستي در فراخوان يازدهمين دوره جشنواره دستاوردهاي برتر پژوهشي مرکز مديريت حوزههاي علميه خواهران وجود ندارد.
تاريخ ارسال خبر: 1391/06/01
کد خبر: 1849
شنبه 91/06/04
گلستان را ميتوان لگدمال کرد، اما هرگز رايحه دل انگيزش را نميتوان سترد. خانه آفتاب را ميتوان ويران ساخت، اما هرگز با ويراني، نورانيت آفتاب را نميتوان گرفت. اي بقيع! اي نگارخانه هزاره غربت! آن بدکيشانِ زشت خوي، ميخواستند تو را با ويران کردن، از صفحه روزگار محو کنند، اما خبر نداشتند که تو چهار آفتاب گيتي فروز را با ستارههاي بسيار در خود جاي دادهاي و اين گونه فروغ تو از بين نميرود. ميخواستند سايه بان از مزار خورشيدي شما برگيرند تا نامتان از تاريخ ناپديد شود؛ اما خبر نداشتند که بر گرفتن سايه بان، فروغ خورشيد را به همه جا پرتو افکن ميکند. مزار تو سايه بان نميخواهد؛ چرا که خورشيد بر سينه توست نه بر سينه آسمان. نفرين و ننگ تاريخ، بر آن شب پرستاني که با شمشير به جنگ آفتاب رفته بودند و خود را زبون و رسواي تاريخ نمودند. با زخمي به کهنگيِ تاريخ، بر سينه و قلبي شرحه شرحه از مظلوميتِ شما خاندان وحي. سالروز تخريبِ خاک بهشت و نيستان غربت را به سوگ نشسته، اين غم جانسوز را بر عاشقان زيارتت تسليت ميگويم
***********************************************
در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري پس از اشغال مکه ، وهابيان به سرکردگي عبدالعزيزبن سعود روي به مدينه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورين عثماني را بيرون کردند و به تخريب قبور ائمه بقيع و ديگر قبور هم چنين قبر ابراهيم فرزند پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله و سلم - قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنين مادر حضرت اباالفضل العباس - عليه السلام - و قبر عبدالله پدر پيامبر و اسماعيل فرزند امام صادق - عليه السلام - و بسياري قبور ديگرپرداختند . ضريح فولادي ائمه بقيع را که در اصفهان ساخته شده بود و روي قبور حضرات معصومين امام مجتبي ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق - عليهم السلام - قرار داشت را از جا در آورده ، بردند . اما اين اولين حمله آنان به مدينه نبود . آنان در سال 1221 هجري نيز يک بار ديگر به مدينه هجوم برده ، پس از يک سال و نيم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصزف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشياي گرانبهاي حرم پيامبر - صلي الله عليه و آله و سلم - و تخريب و غارت قبرستان بقيع نمودند .
طبق نقل تاريخي آن ها در اين حمله چهر صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و ياقوت گرانبها و حدود يکصد قبضه شمشير با غلاف هاي مطلا به طلاي خالص و تزيين شده به الماس و ياقوت و … به يغما بردند . و اين نيز نخستين حمله آنان به مقدسات اسلامي نبود . صلاح الدين مختار نويسنده و مورخ وهابي در کتاب “تاريخ امملکه العربيه السعوديه کما عرفت” بخشي از افتخارات وهابيت در حمله به کربلاي معلي را چينن شرح مي دهد : در سال 1216 اميرسعود در رأس نيروهاي بسياري از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحي ديگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذي القعده به شهر کربلا رسيد و آن را محاصره کرد . سپاه مذکور باروي شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند . بيشترمردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانيدند و نزديک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند ، سپس در محلي به نام ابيض گرد آمدند . خمس اموالرا خود سعود برداشت و بقيه را به هر پياده يک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .(چون به نظر آنها جنگ با کفار بود)
عثمان بن بشر از ديگر مورخان وهابي درباره حمله به کربلا چنين مي نويسد: “… گنبد روي قبر (يعني قبر امام حسين عليه السلام) را ويران ساختند و صندوق روي قبر را که زمرد و ياقوت و جواهرات ديگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن هاي نفيس و جز آنها يافتند، غارت کردند و نزديک ظهر از شهر بيرون رفتند در حالي که قريب به 2000 تن از اهالي کربلا را کشته بودند.”
جالب اين جاست که مورخ مزبور نام کتاب خود را “عنوان المجد في تاريخ نجد” گذاشته و از اين وقايع به عنوان نشانههاي مجد و شکوه و عظکت وهابيت ياد کرده است!
اما اين فقط شيعيان و اماکن مقدسه آنها نبودند که وهابيان آثار مجد و شکوه خود را در آن به نمايش گذاشتهاند، مکه مکرمه و طائف نيز از حملات آنان در امام نماند. “جميل صدقي زهاوي” در خصوص فتح طائف مي نويسد: “طفل شيرخواره را بر روي سينه مادرس سر بريدند، جمعي را که مشغول فراگيري قرآن بودند کشتند، چون در خانهها کسي باقي نماند، به دکانها و مساجد رفتند و هر کس بود، حتي گروهي را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتابها را که در ميان آنها تعدادي مصحف شريف و نسخههايي از صحيح بخاري و مسلم و ديگر کتب فقه و حديث بود، در کوچه و بازارافکندند و آنها را پيمال کردند.”
سرزدن اين قبيل امور از پيروان محمد بن عبدالوهاب شگفت نيست! تابعان کسي که همه مسلمانان را کافر و مشرک مي دانست و مکه و مدينه را قبل از آنکه به دست وهابيان بيافتد، دارالحرب و دارالکفر!مي دانست. در کتاب “الدررالسنيه” مي خوانيم:
“وي - محمد بن عبدالوهاب - از صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و اله نهي ميکرد و از شنيدن آن ناراحت ميشد. صلوات فرستنده را اذيت ميکرد و به سختترين وجه مجازات مي نمود.
حتي او دستور داد مرد نابيناي متديني را که مؤذن بود و صوت خوشي داشت، چون به حرف او گوش نداده، بر پيامبر صلوات فرستاده بود، به قتل رسانند. بسياري از کتب مربوط به صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و آله را به آتش کشيد و به هريک از پيروانش اجازه مي داد قرآن را مطابق فهم خود تفسير کند.”
محمد بن عبدالوهاب به نوبهي خود در اعتقادات پيرو"ابن تيميه حنبلي” است، که در قرن هشتم هجري ميزيسته است، از ابن تيميه عقايد جالبي نقل شده است. از جمله اينکه او خدا را جسم ميدانست! براي ذات مقدس خداوند دست و پا و چشم و زبان و دهان قائل بود! ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامهي حود مي گويد: “ابن تيميه را بر منبر مسجد جامع دمشق ديدم که مردم را موعظه ميکرد و ميگفت: خداوند به آسمان دنيا ميآيد، همان گونه که من اکنون فرود ميآيم! سپس يک پله از منبر پائين ميآمد!”
عقايد او آنچنان سخيف و بيمقدار بود که خود اهل سنت وي را به زندان افکندند و در رد او کتب متعددي را به رشته تحرير درآوردند.
اين قطرهاي کوچک از مرداب اعتقادات و عملکرد وهابيان در طول اين ساليان است. در طول اين دوران دانشمندان زيادي چه شيعه و چه سني به نقد عقايد وهابيت دست زدهاند و به شبهات گوناگون آنان پاسخ دادهاند. يکي از شبهات آنان مسألهي بناء بر قبور است. آنها ساختن بنا اعم از مسجد يا غير آن را بر قبر حرام ميدانند. در اين نوشتار سعي مي کنيم پاسخي مناسب به شبههي مذکور بدهيم. نخست آنکه: اين شبههي آنان را صريح آيهي 21 سوره کهف دفع مينمايد، که در خصوص ماجراي اصحاب کهف از قول مومناني که ميخواستند ياد اصحاب کهف را گرامي دارند مي فرمايد: لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِم مَّسْجِدًا (بي ترديد بر روي قبور آنان مسجدي بنا مي کنيم) دوم آنکه: هنگام ظهور اسلام و در دوران فتوحان اسلامي بناهايي بر قبور انبياء گذشته وجود داشت. از جمله ميتوان به قبر حضرت داوود و حضرت موسي در بيت المقدس اشاره نمود. جالب اينجاست که خليفه دوم که طبق نظر اين آقايان از صحابه است و معصوم، خود براي انعقاد پيمان صلح به بيت المقدس رفت و پس از تسلط بر آن شهر، اقدامي در راستاي از بين بردن اين قبور به عمل نياورد…
اما به راستي قومي که در تاريخ نه چندان طولاني خود، چنان که از زبان مورخين خودشان شنيديم قرآنها را در خيابانها لگد مال ساختند و در قتل عام پيروان علي عليه السلام و ساير خلفا فرقي نگذاشتند و مجد خود را در غارت و قتل جستجو مي کردند، شايستگي اين را دارند که مخاطب يک استدلال قرآني و يا حتي تاريخي قرار گيرند؟!
از در گاه خداوند متعال مسألت داريم که فتنهي آنان را هر چه زودتر ريشه کن فرمايد و آنان را به اعقابشان که پيشگامان احراق و هدم و غارت بودند، ملحق فرمايد. آمين
السلام عليک ياحسن ابن علي السلام عليک ياعلي ابن الحسين السلام عليک يا محمدابن علي السلاعليک يا جعفرابن محمددر کمتر کشوري به اندازه سرزمين حجاز، آثار مربوط به قرون نخستين اسلام وجود داشته است؛ چرا که زادگاه اصلي اسلام آنجاست و آثار گرانبهايي از پيشوايان اسلام در جاي جاي اين سرزمين ديده ميشود. ولي متأسفانه، متعصّبان خشکمغز وهّابي، بيشتر اين آثار ارزشمند را به بهانه واهي آثار شرک، از ميان بردهاند و کمتر چيزي از اين آثار پرارزش باقي مانده است. نمونه بارز آن، قبرستان بقيع است. اين قبرستان، مهمترين قبرستان در اسلام است که بخش مهمي از تاريخ اسلام را در خود جاي داده و کتاب بزرگ و گويايي از تاريخ مسلمانان به شمار ميآيد.
فضيلتهاي بقيع
قبرستان تاريک و خاموش بقيع، آرامگاه چهار امام معصوم، بسياري از صحابه بزرگوار، ياران پيشوايان معصوم و شهيدان گرانقدر صدر اسلام است. در اين قبرستان، بيش از هزار نفر از صحابه گرامي رسول خدا صلياللهعليهوآله ، تابعان، قاريان و سادات بني هاشم مدفونند. البته بيشتر قبور آنان جز چند تنِ معدود، گمنام و نامعلوم است.
در کتابهاي زيارت و دعا آمده است که هنگام زيارت بقيع، به سبب قداست آن مکان که روزي قدمهاي مبارک پيامبر اعظم صلياللهعليهوآله بر آن نهاده شده و بهترين اولياي خدا در آن مدفونند، با پاهاي برهنه وارد شويد.
______________________________
1. ناصر مکارم شيرازي، وهابيت بر سر دوراهي، قم، مدرسه امام علي بن ابي طالب عليهالسلام ، 1384، چ 1، صص 63 ـ 64.
2. اصغر قائدان، تاريخ و آثار اسلامي مکه مکرمه و مدينه منوره، نشر مشعر، 1374، چ 2، صص
شنبه 91/06/04
اکثر کاربران در هنگام کار با نرمافزار Microsoft Word، وقتی قصد دارند تا ادامه متن خود را در یک صفحه جدید بنویسند، چند بار کلید Enter را فشار میدهند تا نشانگر متن به صفحه جدید وارد شود. این روش با وجود اینکه عملی است اما راه صحیحی نیست. چرا که در صورتی که در ابتدای صفحه قبلی، متن جدیدی اضافه کنید، چینش صفحات شما به هم میخورد و فضاهای خالی اضافی در صفحات به وجود میآید. در این ترفند قصد داریم نحوه صحیح ایجاد کردن یک صفحه جدید در Word را به وسیله یک کلید میانبر برای شما بازگو نماییم.
بدین منظور:
کافی است (ترفندستان) پس از اتمام تایپ متن خود در یک صفحه، کلیدهای ترکیبی Ctrl+Enter را فشار دهید.
خواهید دید که بدون ایجاد فضاهای خالی اضافی، نشانگر تایپ به صفحه بعدی خواهد رفت.
البته شما میتوانید با ورود به تب Insert و کلیک بر روی Page Break نیز این کار را انجام دهید.
منبع : ترفندستان