مدرسه علمیه فاطمیه پاکدشت
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
cb:post_author_photo_small][cb:post_author_photo_big][cb:post_body1][cb:post_body2]
چهارشنبه 95/09/03
امام علی علیه السّلام فرمودند:
مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ ؛
پاداش مجاهدي كه در راه خدا به شهادت رسيده برتر از پاكدامني نيست كه توان گناه دارد و گناه نكند، كه پاكدامن در آستانه فرشته شدن است.
نهج البلاغه، حکمت 466
محبوبه نصرتی زاده(استاد)
سه شنبه 95/09/02
پس از عمری فغان و روضه خوانی
مؤذن زاده هم شد آسمانی
مؤذن زاده سلطان نوا بود
صدایش وقف شاه کربلا بود
مَبر از خاطرت تاب و تبش را
نوای نابِ زینب زینبش را
مؤذن زاده را احساس گفتند
غلام حضرت عباس گفتند
مؤذن زاده داوودی دگر بود
ز اسرار “فنادا” با خبر بود
نه تنها عمری از عشق علی خواند
خدا داند که در خط علی ماند
نه تنها او عزیز آذری هاست
مؤذن نور چشم حیدری هاست
نگو تنها و تنها او صدا داشت
بگو تبلیغ درسِ کربلا داشت
بخوانی گر حدیث خوبی اش را
بدانی علتِ محبوبی اش را
که او را امتیاز اخلاص او بود
صداقت بر مؤذن آبرو بود
از امشب همنشین او کلیم است
حسین خود میزبان حاج سلیم است
شاعر: رحمان جعفری
محبوبه نصرتی زاده(استاد)
سه شنبه 95/09/02
امام صادق (ع) در زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین می فرمایند:
بَذَلَ مُهجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وَ حِیرَهِ الضَّلالَه.
خون خود را در راه تو [خدا] نثار کرد تا بندگانت را از جهالت و گمراهی نجات دهد.
بحارالانوار ج 101 ص 331
محبوبه نصرتی زاده(استاد)
یکشنبه 95/08/30
اربعین، یاد آور کرب و بلاست
قصه خورشید سر، از تن جداست
چله ی مردان پاک و پارسا
اسوههای پاکباز و بیریاست
داستان عشق و اخلاص و عمل
داستان راستان کربلاست
سرفرازان حقیقت یافته
امتحان داده به عالم، کیمیاست
عبرت تاریخ باشد، اربعین
گرچه واگو کردن از آن جانگزاست
شیعیان، آتش به جان افروخته
این همه، پروانه ی آل عباست
دسته دسته، عاشقانه می روند
عشق مولا، عشق ناب کبریاست
این همه با دل، نه با پا می روند
این چنین دلدادگی، یارب کجاست
از نجف تا کربلا، با پای دل
راه پویان صدیق و با وفاست
دشمنان، انگشت حیرت بر دهان
بی خبر از اینکه، این عشق خداست
من ز پا افتاده را، یادی کنید
این دل دیوانه، همراه شماست
قلب من آنجاست، در حال طواف
صاحب دل، رهنما و رهگشاست
ای “فرائی” سعی تو باشد قبول
در مسیر عشق، صدها ابتلاست
شاعر: «عبدالمجید_فرائی»
محبوبه نصرتی زاده (استاد))