شاید با یک سلام...

شاید با یک سلام…

زهرا رضاییان

 نوروز که می شود، بازار دید و بازدیدها گرم می شود و فامیل راه می افتند خانه همدیگر . چه رسم زیبایی است این دید و بازدید اقوام از یکدیگر که هم از حال هم خبردار می شوند و هم اگر کسی به مشکلی برخورد یا نیاز به کمک داشت، زود می فهمند و به کمکش می شتابند . اما چرا فقط ایام نوروز و ماه مبارک رمضان که می شود، به دنبال اجرا کردن این رسوم هستیم؟ چرا در همه ایام سال این کار را نمی کنیم؟ مگر نه اینکه سفارش شده ایم به دید و بازدید و صله ارحام …

 « يَاأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍوَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاًكَثِيراً وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِوَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً»(1) ، «وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ * وَالَّذِينَصَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَوَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلاَنِيَةً وَيَدْرَؤُونَبِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ»(2)، «فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِن تَوَلَّيْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ * أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ»(3)

که آن هایی که نسبت به آنچه ‏خداوند متعال امر به پیوند آن کرده مانند صله رحم ودوستی ‏پدر و مادر و محبت اهل ایمان اطاعت می ‏کنند و از خدا می ‏ترسند و ازسختی هنگام حساب می ‏اندیشند، عاقلند و در عاقبت جایگاهی ‏نیکو دارند .

وقتی به ما دستور می دهند: «از همنشینی با کسی که ‏از خویشانش بریده است، ‏بپرهیز»(4)، وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله به غایبان و حاضران امتش و کسانی که هنوز به دنیا نیامده‏اند، تا روز قیامتسفارش می‏کند با خویشان خود بپیوندند،هرچند میان ایشان به اندازه یک سالراه رفتن فاصله باشد؛ یعنی صله ارحام از اموری است که خدای متعال آن رابخشی از دین قرار داده است.(5)

(حاشیه صفحه)

مردی از قبیله «خثعم‏» خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد:

«برترین چیز در اسلام چیست؟» حضرت فرمود: «ایمان به خداوند». مرد پرسید: «بعد از آن چیست؟» حضرت پاسخ داد:«صله رحم». مرد دوباره پرسید: «بعد از آن چیست؟» حضرت فرمود: «امر به معروف و نهی از منکر». مرد دوباره پرسید: «مبغوض ترین اعمال نزد خداوند کدام است ؟». حضرت هم پاسخ داد: «برای خدا شریک قرار دادن». عرض کرد: «پس از آن کدام است؟». حضرت فرمود: «گسستن از خویشاوندان». مرد پرسید: «پس از آن چیست؟»و حضرت پاسخ داد: «به بدی ها دستور دادن و از خوبی ها نهی کردن».(6)

در اسلامبرای چیزهایی که سبب پیوند با خویشان می ‏شود، حد خاصی ‏تعیین نشده؛ بلکهآن را به فهم عمومی واگذار کرده است. در عادات و سنت های ‏مردم، نزدیک یا دور بودنبستگان تفاوت دارد. ممکن است عملی‏ نسبت ‏به یکی از نزدیکان پیوند به شمارآید، اما نسبت ‏به دیگری که نزدیکتر است، قطع رابطه باشد. در موارد تردید،باید جانب ‏احتیاط را مراعات کنیم تا مبادا مرتکب گناه کبیره قطع رحم‏ شویم. وقتی کمترینچیزی که به وسیله آن‏، این پیوند بر قرار می‏ شود، رفت و آمد و سلام کردناست، چرا از همدیگر دریغ کنیم؟

در بعضی از موارد اکتفا به این مقدار کافی نیست. اگر یکی از اقوام مان فقیر باشد و دیگری ثروتمند، صله رحم به وسیله ‏کمک‏های مالی و دفع ضرر از آن ها هم تحقق پیدا می کند. اگر هیچ توجهی ‏به مشکلات اقوام نداشته باشیم؛قطع رحم کردیم … تحقق ‏صله رحم به اوضاع و احوال و موقعیت وزمان بستگی دارد. هدیه‏دادن، دلجویی کردن، دید و باز دید، خود داری ازآزار، تمسخر و تحقیر نکردن، عیادت هنگام بیماری، شرکت در مجالس شادی وغم،پذیرفتن دعوت در اعیاد و میهمانی ها و هر کاری که سبب می ‏شو،د مردم بگوینداینان ارتباط خانوادگی شایسته ‏ای دارند، سبب تحقق صله رحم است.

می گویند مردی در محضر امام صادق علیه السلام از بستگانش شکوه کرد. حضرت فرمود: «خشم خود را فرو ببر و به آن ها نیکی کن». مرد عرضکرد: «آنها با من‏چنین و چنان می‏کنند و رعایت‏حالم را نمی‏کنند». حضرتفرمود: «آیا تو هم می‏خواهی مثل آن ها قطع رحم کنی و به آن ها احسان نکنی؟! اگرچنین کنی، خداوند متعال در دنیا و آخرت، نظر لطفش ‏را از شما بر می‏دارد».(7)

داوود رقی هم در همین زمینه از امام صادق علیه السلام چنین نقل می کند و می‏گوید: خدمت امام صادق علیه السلام نشسته بودم. ناگاه فرمود: «ایداوود، روز پنج‏ شنبه که اعمال شما (شیعیان) بر من عرضه شد، در میان کارهایتو عملی مرا خوشحال ‏کرد و آن این بود که تو نسبت ‏به پسر عمویت صله رحمانجام دادی. همانا این پیوند تو، در برابر قطع ارتباط او، سبب نزدیکشدن‏ مرگ اوست». داوود رقی می‏گوید: پسر عمویی داشتم که معاند و خبیث‏ بود. متوجه شدم در گرفتاری و پریشانی است. پیش از آنکه به

سوی ‏مکه حرکت کنم،مقداری پول برایش فرستادم تا زندگی‏ اش تأمین‏شود. وقتی  به مدینه آمدم،امام صادق علیه السلام این چنین مرا با خبر ساخت.(8)

پی نوشت:

1. نساء: 1.

2. رعد: 22-21.

3. محمد: 23-22.

4. اصول کافی، ج ۴، ص ۴۶.

5. همان، ج ۲، ص ۱۲۰.

6. شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۹۶، ح ۱۱.

7. اصول کافی، ج ۴، ص ۴۸.

8. بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۹۳.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.